پیامدهای حضور سعودی ها در آسیای مرکزی
سایت امید هسته ای ایرانیان در گفت و گو با یک کارشناس مسایل منطقه ای آورده است : در مقطع فعلی که تعارضات عربستان با ایران طی دو سه سال اخیر، افزایش یافته است، یکی از دلایل توجه این کشور به آسیای مرکزی وضعیت منطقه به منظور اعمال فشار بر ایران بود. عربستان از این نزدیکی مناسبات به منظور افزایش حضور خود و ایجاد فاصله بین تاجیکستان و ایران استفاده میکند و به تاجیکستان نزدیک میشود.
رویداد۲۴- سایت امید هسته ای ایرانیان در گفت و گو با یک کارشناس مسایل منطقه ای آورده است : در مقطع فعلی که تعارضات عربستان با ایران طی دو سه سال اخیر، افزایش یافته است، یکی از دلایل توجه این کشور به آسیای مرکزی وضعیت منطقه به منظور اعمال فشار بر ایران بود. عربستان از این نزدیکی مناسبات به منظور افزایش حضور خود و ایجاد فاصله بین تاجیکستان و ایران استفاده میکند و به تاجیکستان نزدیک میشود.
در ادامه این گفت و گو آمده است : در دو دهه گذشته همواره نقش و حضور عربستان در حوزه آسیای مرکزی و قفقاز مورد نظر بسیاری از رقبا و کشورهای مختلف بوده است در این حال با توجه به نگاه عربستان به این کشورها و حضور رو به فزاینده آن برای بررسی بیشتر این نقش گفت وگوی امیدهسته ای با حسن بهشتی پور کارشناس مسائل منطقه، را در زیر می خوانید:
در سالهای گذشته عربستان با چه نگاهی به کشورهای منطقه آسیای مرکزی نگریسته است ؟
طی سالهای گذشته سیاست عربستان در آسیای مرکزی بر دو پایه استوار بوده است. اول مسائل اعتقادی و ایدئولوژیک بوده که جریانهای اسلام گرا و وهابی را به ویژه در دره فرغانه مورد پشتیبانی قرار داده است. دوم اهداف سیاسی امنیتی و برقراری ارتباط با گروههای مبارز یا به عبارت دیگر گروههای تکفیری که در آسیای مرکزی فعالیت میکردند.
در این راستا ارتباط با گروه هایی چون حزبالتحریر، جمعیت اسلامی و حرکت اسلامی در ازبکستان و... مدنظر بوده است. عربستان از طریق ارتباط با تمام این گروهها اهداف خود را در دو مقطع زمانی خروج نیروهای شوروی از افغانستان و ورود اعراب افغان به آسیای مرکزی و اجازه فعالیت مبلغین وهابی با دست باز بود و جهت ساخت مسجد و مدارس علمیه مختلف در این نواحی مبالغی هزینه میشد، آن رویکرد در ابتدا واکنش دولتهای آسیای مرکزی را به همراه نداشت. چرا که از ماهیت آنها اطلاع دقیقی نداشتند و به همین ترتیب در سالهای ابتدایی گسترش خوبی داشتند.
در مقطع دوم که مربوط به بعد از سال2001 و ماجرای مطرح شدن القاعده و گروههای مسلح غیر قانونی در آسیای مرکزی می شود عربستان سعودی سیاستهای خود را در نزدیک شدن به دولتهای منطقه و کمک به این کشورها در پوششهای مختلف متمایل کرد.
از جمله کمک پنجاه میلیون دلاری به قرقیزستان از طریق بانک توسعه اسلامی به منظور بازکردن جای پا در آن منطقه با هدف طرح خط کاسا هزار و... . به عبارتی عربستان سعودی در سالهای اخیر سعی در ارتباط با دولتهای آسیای مرکزی داشته و در واقع تلاش نموده با اعمال کمکهای اقتصادی جای پای خود را از نظر امنیتی، سیاسی باز کند که تا حدودی نیز در این زمینه موفق عمل کرده است.
با توجه به اینکه دولتهای آسیای مرکزی بیشتر دولتهای اقتدارگرا هستند، علل توجه این کشورها به عربستان بیشتر اقتصادی است یا ابعاد دیگری نیز داراست ؟
در واقع این کشورها طی سالهای اخیر توجه خاصی به عربستان نشان ندادهاند، بلکه تلاش کردهاند عربستان سعودی را بدوشند، یعنی از امکانات مالی عربستان سعودی، قطر و امارات متحده عربی استفاده کنند. در این زمینه هم قرقیزستان، تاجیکستان و قزاقستان تا حدود زیادی در جهت جذب کمکهای سه کشور مذکور به ویژه عربستان فعالیت داشتهاند.
در مجموع به نظر این کشورها انگیزههای اقتصادی و مالی داشته و حتی توجه دارند که دولت عربستان سعودی ما به ازای این کمکها نفوذ گسترش وهابیت و تفکرات تکفیری را در آسیای مرکزی دنبال میکند و این خطری جدی است که کشورهای آسیای مرکزی از آن تحت عنوان افراطگرایی مذهبی یاد کرده و در چارچوب شانگهای و امنیت دسته جمعی با روسیه این موضوع را به طور مرتب پیگیری نمودهاند. اما در واقع زمینه را برای گسترش بیشتر نفوذ عربستان فراهم نمودهاند.
با توجه به ارتقای روابط عربستان با کشورهای این منطقه، برخی معتقدند با بدتر شدن وضعیت اقتصادی در روسیه و خارج شدن کارگران منطقه آسیای مرکزی از روسیه و افزایش حرکت کارگران این منطقه به سمت عربستان و کشورهای خلیج فارس نوعی بسترسازی برای تندروی را فراهم میکند.
تا چه حد این امر امکانپذیر است؟
این نظر چندان منطبق بر واقعیات به نظر نمیرسد. حضور کارگران منطقهی آسیای مرکزی در روسیه به دلیل مسائلی است چون آشنایی با زبان، موقعیتهای اقتصادی در آن کشور و شرایطی که طی چند سال گذشته، قبل از فروپاشی و بعد از فروپاشی، در آن کشور با آن آشنایی پیدا کرده و توانستهاند موقعیت خود را تا حدودی در آن منطقه تثبیت نمایند.
اما در کشورهای حوزهی خلیج فارس عمدتاً کارگران کشورهایی چون پاکستان، بنگلادش، هند، فیلیپین حضور دارند لذا بعید به نظر می رسد برای کارگرانی که از آسیای مرکزی میآیند زمینهای فراهم کنند و اگر هم کارگرانی بیایند تعداد آن قابل توجه نمیباشد. عمدتاً بازار کار برای پنج کشور آسیای مرکزی روسیه و مناطق شوروی سابق میباشند وگرنه در جنوب کارگران شاغل عمدتاً از پاکستان، بنگلادش، فیلیپین، اندونزی و ... هستند و جایی باقی نمیماند.
همچنین کارگران این کشورها از بسیار بسیار قبلتر، چندین دهه قبل، در کشورهای حوزهی خلیج فارس حضور داشتهاند و حضور و ورود کشورهای دیگر بسیار کم میباشد.
تأثیرات منفی و به عبارتی خطرات حضور عربستان در کشورهای آسیای مرکزی در چه ابعادی قابل بررسی میباشد؟
دولت عربستان سعودی طی این دو دهه پس از فروپاشی شوروی از بُعد اعتقادی سعی در گسترش گروههای وهابی در منطقه داشته است. این امر خود عامل ترویج خشونت، تروریسم و فعالیتهای تکفیریست و موجب تهدید امنیت کشورهای منطقه میباشد.
از طرف دیگر به دلیل تعارض حکومت عربستان سعودی با بافت سکولار حاکم بر کشورهای منطقه، از نظر ایدئولوژیک نیز تهدیدی برای حکومتهایی که به ویژه در ازبکستان، قزافستان و ترکمنستان حاکم هستند است. در کل به نظر میرسد گروههای تکفیری، وهابی و گروههای تندرو آلترناتیو جدی شاید برای دولتهای آسیای مرکزی به ویژه در سه کشور مذکور هستند. از این جهت عربستان تهدیدی جدی برای این کشورها محسوب میشود.
خطرات و پیامدهای حضور عربستان در آسیای مرکزی چه تهدیدی در مورد منافع ایران و روسیه دارد؟
در مقطع فعلی که تعارضات عربستان با ایران طی دو سه سال اخیر، افزایش یافته است، یکی از دلایل توجه این کشور به آسیای مرکزی وضعیت منطقه به منظور اعمال فشار بر ایران بود. بدین روی از تاجیکستان (که روابط نزدیکی با ایران داشته و هم اکنون نیز داراست) استفاده کرده است.
عربستان از این نزدیکی مناسبات به منظور افزایش حضور خود و ایجاد فاصله بین تاجیکستان و ایران استفاده میکند و به تاجیکستان نزدیک میشود. از طرف دیگر عربستان ایران را یک رقیب ایدئولوژیک به شمار آورده و با هر نوع حضور ایران در آسیای مرکزی مقابله مینماید. این مسأله به ویژه در ترکمنستان که همسایهی مرزی ایران میباشد اهمیت بیشتری داشته و اخیراً نیز تلاش هایی در گسترش روابط با ترکمنستان داشته است.
منبع : امید هسته ای ایرانیان
در ادامه این گفت و گو آمده است : در دو دهه گذشته همواره نقش و حضور عربستان در حوزه آسیای مرکزی و قفقاز مورد نظر بسیاری از رقبا و کشورهای مختلف بوده است در این حال با توجه به نگاه عربستان به این کشورها و حضور رو به فزاینده آن برای بررسی بیشتر این نقش گفت وگوی امیدهسته ای با حسن بهشتی پور کارشناس مسائل منطقه، را در زیر می خوانید:
در سالهای گذشته عربستان با چه نگاهی به کشورهای منطقه آسیای مرکزی نگریسته است ؟
طی سالهای گذشته سیاست عربستان در آسیای مرکزی بر دو پایه استوار بوده است. اول مسائل اعتقادی و ایدئولوژیک بوده که جریانهای اسلام گرا و وهابی را به ویژه در دره فرغانه مورد پشتیبانی قرار داده است. دوم اهداف سیاسی امنیتی و برقراری ارتباط با گروههای مبارز یا به عبارت دیگر گروههای تکفیری که در آسیای مرکزی فعالیت میکردند.
در این راستا ارتباط با گروه هایی چون حزبالتحریر، جمعیت اسلامی و حرکت اسلامی در ازبکستان و... مدنظر بوده است. عربستان از طریق ارتباط با تمام این گروهها اهداف خود را در دو مقطع زمانی خروج نیروهای شوروی از افغانستان و ورود اعراب افغان به آسیای مرکزی و اجازه فعالیت مبلغین وهابی با دست باز بود و جهت ساخت مسجد و مدارس علمیه مختلف در این نواحی مبالغی هزینه میشد، آن رویکرد در ابتدا واکنش دولتهای آسیای مرکزی را به همراه نداشت. چرا که از ماهیت آنها اطلاع دقیقی نداشتند و به همین ترتیب در سالهای ابتدایی گسترش خوبی داشتند.
در مقطع دوم که مربوط به بعد از سال2001 و ماجرای مطرح شدن القاعده و گروههای مسلح غیر قانونی در آسیای مرکزی می شود عربستان سعودی سیاستهای خود را در نزدیک شدن به دولتهای منطقه و کمک به این کشورها در پوششهای مختلف متمایل کرد.
از جمله کمک پنجاه میلیون دلاری به قرقیزستان از طریق بانک توسعه اسلامی به منظور بازکردن جای پا در آن منطقه با هدف طرح خط کاسا هزار و... . به عبارتی عربستان سعودی در سالهای اخیر سعی در ارتباط با دولتهای آسیای مرکزی داشته و در واقع تلاش نموده با اعمال کمکهای اقتصادی جای پای خود را از نظر امنیتی، سیاسی باز کند که تا حدودی نیز در این زمینه موفق عمل کرده است.
با توجه به اینکه دولتهای آسیای مرکزی بیشتر دولتهای اقتدارگرا هستند، علل توجه این کشورها به عربستان بیشتر اقتصادی است یا ابعاد دیگری نیز داراست ؟
در واقع این کشورها طی سالهای اخیر توجه خاصی به عربستان نشان ندادهاند، بلکه تلاش کردهاند عربستان سعودی را بدوشند، یعنی از امکانات مالی عربستان سعودی، قطر و امارات متحده عربی استفاده کنند. در این زمینه هم قرقیزستان، تاجیکستان و قزاقستان تا حدود زیادی در جهت جذب کمکهای سه کشور مذکور به ویژه عربستان فعالیت داشتهاند.
در مجموع به نظر این کشورها انگیزههای اقتصادی و مالی داشته و حتی توجه دارند که دولت عربستان سعودی ما به ازای این کمکها نفوذ گسترش وهابیت و تفکرات تکفیری را در آسیای مرکزی دنبال میکند و این خطری جدی است که کشورهای آسیای مرکزی از آن تحت عنوان افراطگرایی مذهبی یاد کرده و در چارچوب شانگهای و امنیت دسته جمعی با روسیه این موضوع را به طور مرتب پیگیری نمودهاند. اما در واقع زمینه را برای گسترش بیشتر نفوذ عربستان فراهم نمودهاند.
با توجه به ارتقای روابط عربستان با کشورهای این منطقه، برخی معتقدند با بدتر شدن وضعیت اقتصادی در روسیه و خارج شدن کارگران منطقه آسیای مرکزی از روسیه و افزایش حرکت کارگران این منطقه به سمت عربستان و کشورهای خلیج فارس نوعی بسترسازی برای تندروی را فراهم میکند.
تا چه حد این امر امکانپذیر است؟
این نظر چندان منطبق بر واقعیات به نظر نمیرسد. حضور کارگران منطقهی آسیای مرکزی در روسیه به دلیل مسائلی است چون آشنایی با زبان، موقعیتهای اقتصادی در آن کشور و شرایطی که طی چند سال گذشته، قبل از فروپاشی و بعد از فروپاشی، در آن کشور با آن آشنایی پیدا کرده و توانستهاند موقعیت خود را تا حدودی در آن منطقه تثبیت نمایند.
اما در کشورهای حوزهی خلیج فارس عمدتاً کارگران کشورهایی چون پاکستان، بنگلادش، هند، فیلیپین حضور دارند لذا بعید به نظر می رسد برای کارگرانی که از آسیای مرکزی میآیند زمینهای فراهم کنند و اگر هم کارگرانی بیایند تعداد آن قابل توجه نمیباشد. عمدتاً بازار کار برای پنج کشور آسیای مرکزی روسیه و مناطق شوروی سابق میباشند وگرنه در جنوب کارگران شاغل عمدتاً از پاکستان، بنگلادش، فیلیپین، اندونزی و ... هستند و جایی باقی نمیماند.
همچنین کارگران این کشورها از بسیار بسیار قبلتر، چندین دهه قبل، در کشورهای حوزهی خلیج فارس حضور داشتهاند و حضور و ورود کشورهای دیگر بسیار کم میباشد.
تأثیرات منفی و به عبارتی خطرات حضور عربستان در کشورهای آسیای مرکزی در چه ابعادی قابل بررسی میباشد؟
دولت عربستان سعودی طی این دو دهه پس از فروپاشی شوروی از بُعد اعتقادی سعی در گسترش گروههای وهابی در منطقه داشته است. این امر خود عامل ترویج خشونت، تروریسم و فعالیتهای تکفیریست و موجب تهدید امنیت کشورهای منطقه میباشد.
از طرف دیگر به دلیل تعارض حکومت عربستان سعودی با بافت سکولار حاکم بر کشورهای منطقه، از نظر ایدئولوژیک نیز تهدیدی برای حکومتهایی که به ویژه در ازبکستان، قزافستان و ترکمنستان حاکم هستند است. در کل به نظر میرسد گروههای تکفیری، وهابی و گروههای تندرو آلترناتیو جدی شاید برای دولتهای آسیای مرکزی به ویژه در سه کشور مذکور هستند. از این جهت عربستان تهدیدی جدی برای این کشورها محسوب میشود.
خطرات و پیامدهای حضور عربستان در آسیای مرکزی چه تهدیدی در مورد منافع ایران و روسیه دارد؟
در مقطع فعلی که تعارضات عربستان با ایران طی دو سه سال اخیر، افزایش یافته است، یکی از دلایل توجه این کشور به آسیای مرکزی وضعیت منطقه به منظور اعمال فشار بر ایران بود. بدین روی از تاجیکستان (که روابط نزدیکی با ایران داشته و هم اکنون نیز داراست) استفاده کرده است.
عربستان از این نزدیکی مناسبات به منظور افزایش حضور خود و ایجاد فاصله بین تاجیکستان و ایران استفاده میکند و به تاجیکستان نزدیک میشود. از طرف دیگر عربستان ایران را یک رقیب ایدئولوژیک به شمار آورده و با هر نوع حضور ایران در آسیای مرکزی مقابله مینماید. این مسأله به ویژه در ترکمنستان که همسایهی مرزی ایران میباشد اهمیت بیشتری داشته و اخیراً نیز تلاش هایی در گسترش روابط با ترکمنستان داشته است.
منبع : امید هسته ای ایرانیان