کاخ جهانی اردشیر، گورستان مردگان شد!
کاخ اردشیر در شهرستان فیروزآباد که بخشی از پروندۀ جهانی منظر باستان شناسی ساسانی پارس به شمار میآید به گورستان مردگان تبدیل شده است و همچنان مردم روستای آتشکده به مانند گذشته و پیش از ثبت جهانی کاخ اردشیر، مردگان خود را در عرصۀ میراث جهانی آن به خاک میسپارند.
رویداد۲۴ به گزارش تارنمای فرهنگی مهرگان، کاخ ساسانی و جهانی اردشیربابکان که از آن به عنوان یکی از سالمترین کاخهای باستانی ایران نام میبرند، روزگار ناخوشایندی را سپری میکند و در بدترین شرایط حفاظتی به سر میبرد. همچنین در عَرصه و چندین متری این کاخ جهانی، همچنان مردگان روستای آتشکده به خاک سپرده میشود که تازهترین خاک سپاریها از آنِ تابستان و پاییز سال ۱۳۹۹ خورشیدی و یکی هم ۲۷ آذرماه امسال، یعنی همین چند روز پیش بوده، که هنوز سنگ گور برای آن آماده نشده است.
برپایۀ آنچه کشورها به سازمان جهانی یونسکو برای آثار تاریخی و طبیعی خود تعهد میدهند، باید پس از ثبت جهانی دشواریهای آن برطرف شده و به بهترین روش پاسداری و حفاظت شود. اما شوربختانه در کاخ اردشیربابکان فیروزآباد و پس از گذشت بیش از دوسال از ثبت جهانی آن، همچنان مردم روستای آتشکده که روستای آنها چسبیده به یادگار ساسانیان بوده و در حریم درجه یک جای گرفته و چشم اَنداز میراث جهانی را به بدترین شیوۀ ممکن خَدشه دار کرده است، مردگان خویش را در عرصۀ کاخ اَردشیر به خاک میسپارند که برابر با قانون اساسی ممنوع بوده و تخلفی آشکار به شمار میآید و حتا پیگرد قانونی دارد. هرچند که، سابقۀ خاک سپاری درعرصۀ کاخ اَردشیر پیشینۀ دو سه دههای دارد، ولی باید دانست که همان زمان هم این کار ممنوع بوده و نگارنده به عنوان یک کُنشگر میراث فرهنگی و فردی دلسوز برای نخستین بار در کشور از اوایل دهۀ هشتاد خورشیدی تا کنون و همواره به این موضوع اعتراض کرده و در گزارشهای فراوانی در خبرگزاریها و روزنامه ها، حفاظت از عرصۀ کاخ ساسانیان را به مدیران و مسوولان وقت میراث فرهنگی گوشزد کرده است. اما گویا گوش شنوایی وجود نداشته و همچنان " در برهمان پاشنه میچرخد! ".
برپایۀ آنچه کشورها به سازمان جهانی یونسکو برای آثار تاریخی و طبیعی خود تعهد میدهند، باید پس از ثبت جهانی دشواریهای آن برطرف شده و به بهترین روش پاسداری و حفاظت شود. اما شوربختانه در کاخ اردشیربابکان فیروزآباد و پس از گذشت بیش از دوسال از ثبت جهانی آن، همچنان مردم روستای آتشکده که روستای آنها چسبیده به یادگار ساسانیان بوده و در حریم درجه یک جای گرفته و چشم اَنداز میراث جهانی را به بدترین شیوۀ ممکن خَدشه دار کرده است، مردگان خویش را در عرصۀ کاخ اَردشیر به خاک میسپارند که برابر با قانون اساسی ممنوع بوده و تخلفی آشکار به شمار میآید و حتا پیگرد قانونی دارد. هرچند که، سابقۀ خاک سپاری درعرصۀ کاخ اَردشیر پیشینۀ دو سه دههای دارد، ولی باید دانست که همان زمان هم این کار ممنوع بوده و نگارنده به عنوان یک کُنشگر میراث فرهنگی و فردی دلسوز برای نخستین بار در کشور از اوایل دهۀ هشتاد خورشیدی تا کنون و همواره به این موضوع اعتراض کرده و در گزارشهای فراوانی در خبرگزاریها و روزنامه ها، حفاظت از عرصۀ کاخ ساسانیان را به مدیران و مسوولان وقت میراث فرهنگی گوشزد کرده است. اما گویا گوش شنوایی وجود نداشته و همچنان " در برهمان پاشنه میچرخد! ".
از سویی، با ثبت جهانی یک محوطه یا اثر و بنا، موضوع حفاظت و پاسداری از آن جنبۀ جهانی پیدا کرده و از حساسیت بسیار بالایی برخوردار است. زیرا آن مجموعه یا بنا دیگر تنها از آن یک کشور نیست و به همۀ مردم جهان تعلق دارد. همچنین، ایران پس از ثبت جهانی کاخ اَردشیر در پروندۀ زنجیرهای " منظر باستان شناسی ساسانی پارس" در تیرماه ۱۳۹۷ خورشیدی متعهد شده است با دادن زمینی جایگزین به مردم روستای آتشکده و جا به جایی گورستان از خاک سپاریهای تازه پیشگیری کند. با این همه، خاک سپاری مردگان پس از ثبت جهانی در سالهای ۱۳۹۷ و ۹۸ خورشیدی ادامه داشته و امسال نیز، چندین مورد خاک سپاری درعرصۀ میراث جهانی کاخ اَردشیر انجام شده است که در بازدید میدانی نگارنده که به تازگی انجام گرفته، بینندۀ این خاک سپاریها بوده و در این گزارش تنها به چند نمونه از خاک سپاریهای امسال بَسنده شده که نگارههای آن در پایان گزارش آمده است.
خاک سپاری مردگان به عرصۀ کاخ اردشیر آسیب میرساند.
اما آنچه دارای اهمیت است و بسیار مایۀ دل نگرانی کنش گران و دوست داران میراث فرهنگی شده، آن است که خاک سپاریها و گود کردن زمین در عرصۀ کاخ جهانی اردشیر به لایههای باستان شناسانۀ محوطه آسیبهای جدی میرساند و دادههای فرهنگی – تاریخی احتمالی را نابود کرده و از میان میبرد. همچنین به ساختار بنیادین و تاریخی محوطه آسیبهای برگشت ناپذیری وارد خواهد شد.
باید دانست که بر پایۀ قانون اساسی و ماده ۵۶۴ قانون مجازات اسلامی، هرگونه آسیب، نابودی، دخل و تصرف در محدودۀ عرصه و حریم به شکل کند و کاو، پی کنی، خاک برداری، شخم زنی، تسطیح، درخت کاری، ساخت و ساز، تخلیه و رهاسازی زباله و نخاله و مانند آن ممنوع بوده و پیگرد قانونی خواهد داشت. حال روشن نیست با وجود قانونهای روشن و شفاف میراث فرهنگی که آشکارا هرگونه اقدامی را درعَرصه و حریم یادگارهای ملی ممنوع کرده و برای آن نیز، مجازات زندان از یک تا ده سال درنظر گرفته شده است، چگونه مدیران و مسوولان مربوطه پروانۀ (اجازه) خاک سپاری مردگان آن هم در یک میراث جهانی و عَرصۀ محوطه را میدهند و چشمان خود را بر روی چُنین دست اندازیهایی (تعرضات) بسته اَند؟!
نیاز به یادآوری دوباره است که هرچند همان گونه که در بالا اشاره شده، خاک سپاریها سابقۀ دو سه دههای دارد، ولی پس از تصویت حریم و عرصۀ کاخ اردشیر باید از دنبالۀ خاک سپاریها و هرگونه دست اندازی دیگر پیشگیری شود. همچنین نمیتوان گناه را تنها برگردن مردم روستای آتشکده اَنداخت. زیرا میراث فرهنگی و دیگر نهادهای شهری همانند فرمانداری، شهرداری و راه و شهرسازی و ... در برابر میراث جهانی شهر مسوول بوده و باید زمینی جایگزین در برون از حریم کاخ اردشیر و میراث جهانی فیروزآباد به مردم روستای آتشکده برای خاک سپاری مردگان داده و پس از آن، از دنبالۀ خاک سپاریها پیشگیری کنند. موضوعی که مسوولان و مدیران میراث فرهنگی به ویژه معاونت وزارت میراث فرهنگی کشور در هنگام ثبت جهانی کاخ اردشیر بر آن پافشاری (تاکید) کرده بود. ولی همچنان بینندۀ خاک سپاری بیش از دو سال و اَندی پس از ثبت جهانی میراث ساسانیان هستیم. از سویی، چشم انداز محوطه با خاک سپاریها بسیار نابهنجار و زشت و زننده شده و شایسته و درخور چنین یادگار تاریخی و جهانی ایران نیست و مایۀ شرم و اَندوه فراوان است و دل دوست داران میراث فرهنگی را به درد آورده و آنها را نسبت به آیندۀ یادگار ساسانیان به شدت نگران کرده است.
بیشتر بخوانید: ویلاسازی در منطقه حفاظت شده تنگ تکاب / پول داشته باش، محیط زیست را نابود کن!
حال باید دید که پاسداشت و حفظ میراث جهانی برای مردم و شهر فیروزآباد مهمتر است یا خاک سپاری مردگان روستای آتشکده. همچنین باید چشم به راه بود و دید که تا چه هنگام بنا است مدیران و مسوولان فرهنگی شهر و به ویژه میراث فرهنگی چشم خود را بر روی این موضوع ببندند و چه زمانی قرار است از خواب زمستانی بیدار شوند.
خاک سپاری مردگان به عرصۀ کاخ اردشیر آسیب میرساند.
اما آنچه دارای اهمیت است و بسیار مایۀ دل نگرانی کنش گران و دوست داران میراث فرهنگی شده، آن است که خاک سپاریها و گود کردن زمین در عرصۀ کاخ جهانی اردشیر به لایههای باستان شناسانۀ محوطه آسیبهای جدی میرساند و دادههای فرهنگی – تاریخی احتمالی را نابود کرده و از میان میبرد. همچنین به ساختار بنیادین و تاریخی محوطه آسیبهای برگشت ناپذیری وارد خواهد شد.
باید دانست که بر پایۀ قانون اساسی و ماده ۵۶۴ قانون مجازات اسلامی، هرگونه آسیب، نابودی، دخل و تصرف در محدودۀ عرصه و حریم به شکل کند و کاو، پی کنی، خاک برداری، شخم زنی، تسطیح، درخت کاری، ساخت و ساز، تخلیه و رهاسازی زباله و نخاله و مانند آن ممنوع بوده و پیگرد قانونی خواهد داشت. حال روشن نیست با وجود قانونهای روشن و شفاف میراث فرهنگی که آشکارا هرگونه اقدامی را درعَرصه و حریم یادگارهای ملی ممنوع کرده و برای آن نیز، مجازات زندان از یک تا ده سال درنظر گرفته شده است، چگونه مدیران و مسوولان مربوطه پروانۀ (اجازه) خاک سپاری مردگان آن هم در یک میراث جهانی و عَرصۀ محوطه را میدهند و چشمان خود را بر روی چُنین دست اندازیهایی (تعرضات) بسته اَند؟!
نیاز به یادآوری دوباره است که هرچند همان گونه که در بالا اشاره شده، خاک سپاریها سابقۀ دو سه دههای دارد، ولی پس از تصویت حریم و عرصۀ کاخ اردشیر باید از دنبالۀ خاک سپاریها و هرگونه دست اندازی دیگر پیشگیری شود. همچنین نمیتوان گناه را تنها برگردن مردم روستای آتشکده اَنداخت. زیرا میراث فرهنگی و دیگر نهادهای شهری همانند فرمانداری، شهرداری و راه و شهرسازی و ... در برابر میراث جهانی شهر مسوول بوده و باید زمینی جایگزین در برون از حریم کاخ اردشیر و میراث جهانی فیروزآباد به مردم روستای آتشکده برای خاک سپاری مردگان داده و پس از آن، از دنبالۀ خاک سپاریها پیشگیری کنند. موضوعی که مسوولان و مدیران میراث فرهنگی به ویژه معاونت وزارت میراث فرهنگی کشور در هنگام ثبت جهانی کاخ اردشیر بر آن پافشاری (تاکید) کرده بود. ولی همچنان بینندۀ خاک سپاری بیش از دو سال و اَندی پس از ثبت جهانی میراث ساسانیان هستیم. از سویی، چشم انداز محوطه با خاک سپاریها بسیار نابهنجار و زشت و زننده شده و شایسته و درخور چنین یادگار تاریخی و جهانی ایران نیست و مایۀ شرم و اَندوه فراوان است و دل دوست داران میراث فرهنگی را به درد آورده و آنها را نسبت به آیندۀ یادگار ساسانیان به شدت نگران کرده است.
بیشتر بخوانید: ویلاسازی در منطقه حفاظت شده تنگ تکاب / پول داشته باش، محیط زیست را نابود کن!
حال باید دید که پاسداشت و حفظ میراث جهانی برای مردم و شهر فیروزآباد مهمتر است یا خاک سپاری مردگان روستای آتشکده. همچنین باید چشم به راه بود و دید که تا چه هنگام بنا است مدیران و مسوولان فرهنگی شهر و به ویژه میراث فرهنگی چشم خود را بر روی این موضوع ببندند و چه زمانی قرار است از خواب زمستانی بیدار شوند.
منظر باستان شناسی ساسانی کاخ اَردشیر، خدشه دار شده است
یکی از جستارهای مهم دربارۀ دشواریهای کاخ ساسانی و جهانی شهر فیروزآباد، ماندگاری روستای آتشکده به دستور معاونت میراث فرهنگی کشور پیش از ثبت جهانی پروندۀ محورساسانی پارس یا همان منظر باستان شناسی ساسانی پارس (فارس) است. شوربختانه محمد حسن طالبیان با دادن فرمان ماندگاری روستای آتشکده در واقع، تیرخلاص را بر سر کاخ اَردشیر بابکان زده و دشواریهای آن را دوچندان کرده است. برپایۀ اسناد موجود و نگارهها (تصاویر) در اوایل دهۀ ۶۰ خورشیدی یعنی کمتر از چهل سال پیش، هیچ خانهای در محدودۀ کاخ اردشیر و پیرامون آن وجود نداشته است. ولی با بی تفاوتی و کم خردی مسوولان و مدیران شهری و روستایی و به ویژه میراث فرهنگی در دورههای گوناگون و به آرامی روستا پیشرفت میکند. اما با وجود فراهم سازی پروندۀ ثبت جهانی این اثر ارزشمند و یگانۀ ایران در یک دهۀ گذشته، ساخت و سازها در حریم درجه یک آن شتاب بسیار فراوانی میگیرد و به مرز نابهنجاری کنونی میرسد. تنها کافی است به نگارهها و اسناد اواخر دهۀ هشتاد خورشیدی در این منطقه نگاه کرد که آن زمان تنها دو فروشگاه سوپرمارکت کوچک و یک خوراک خوری کوچک و شماری خانه در منطقه وجود داشته است که نگارنده کامل به یاد میآورد. اما شوربختانه در سایۀ بی توجهی و بی تفاوتی مسوولان اَمر در همین یک دهۀ گذشته و با آماده سازی پروندۀ ثبت جهانی کاخ اَردشیر، ساخت و سازها شتاب بسیار فراوانی به خود میگیرد و به حالت کنونی در میآید و همچنان بینندۀ ساخت و سازهای تازهای بوده و هستیم.
باید دانست برپایۀ قانون و ضابطههای میراث فرهنگی و به ویژه سازمان جهانی یونسکو، از کف ایوان کاخ اَردشیر تا ده متری (از دید ارتفاع) چشم انداز آسمان آن، نباید هیچ گونه ساخت و سازی انجام شود. این در حالی است که حتا پس از ثبت جهانی کاخ اردشیر و در دامان کوه، پروانۀ ساخت و ساز از سوی مدیریت میراث جهانی منظر باستان شناسی ساسانی فیروزآباد صادر شده است! از سویی، بنا بوده است ساخت و سازها متوقف شود و روستا به همین شیوه و شکل بماند. ولی در تازهترین بازدید میدانی نگارنده، همچنان بینندۀ ساخت و سازهای تازه در روستا و حریم درجه یک یادگار ساسانیان هستیم.
هم اینک وضعیت چشم انداز و حریم درجه یک کاخ جهانی اردشیر از هُشدار گذشته و بحرانی شده و به مرز خفگی رسیده است و صحنۀ زشت و زننده و نابهنجاری را رقم زده است. در واقع، میتوان گفت که خانهها و رستوران و کبابیها و فروشگاههای موادخوراکی کاخ اَردشیر را بلعیده اَند. همچنین زمانی که در منطقه و پیرامون کاخ جهانی اَردشیربابکان راه میرویم و قدم میزنیم و تا رسیدن به یادگار ساسانیان، چیزی جز بوی کباب و زغال و قلیان و قهوه و دود که بسیار آزار دهنده است به مشام نمیرسد و آن چشم انداز فرهنگی که اصل موضوع برای هر اثر و بنای تاریخی مدنظر است نه تنها نادیده گرفته شده، بلکه خدشه دار و نابود شده است. آلودگیهای محیطی و صحنههای بسیار زشت، تنها اَرمغان و چشم اَنداز منطقه در حریم کاخ جهانی اَردشیر است.
اما پرسشی که به ذهن هر بیننده و دوست دار فرهنگ و تاریخی ایرانی میرسد، این است که معنای منظر باستان شناسی چیست؟ آیا چشم اَنداز یا همان واژۀ تازی منظر باستان شناسی که در اصل باید چشم اَنداز فرهنگی نام میگرفت و نه باستان شناسی، چیزی جز همین وضعیت نابهنجار و خفگی در حریم درجه یک میراث جهانی کاخ اَردشیر و ساخت و سازهای زشت و بد ریخت کنونی نیست؟.
باید پرسید آرمان مدیران و مسوولان میراث فرهنگی از آوردن نام منظر باستان شناسی ساسانی و تعریف آن چیست؟ و چرا در برابر نام و ارزش یک میراث جهانی کوتاه آمده و بی تفاوت هستند و به جای برطرف کردن دشواریهای میراث جهانی کاخ اردشیر در اندیشۀ پاک کردن صورت مساله بوده و چشم خود را در برابر نابسامانی و دشواریهای ریز و درشت یادگار ساسانیان بسته اند... تنها یادمان باشد که بی گمان آیندگان که صاحبان اصلی این سرزمین به شمار میآیند ما را نکوهش و داوری خواهند کرد. بی گمان نسل آینده همانند ما بی تفاوت نبوده و پرسش گران خوبی خواهند بود، نیاید روزی که در برابر آنها شرمنده شویم.
نگارنده برای بررسی دشواریهای کاخ جهانی اردشیر فیروزآباد به ادارۀ کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان رفته و کارشناسان امر را از وضعیت پیش رو آگاه کرده است. همچنین دشواریهای موجود را به آگاهی رییس حراست میراث فرهنگی استان رسانیده است. از سویی، چون میراث جهانی فیروزآباد مدیر جداگانه دارد و مدیران پایگاههای جهانی مسوولیت کامل محوطۀ زیر نظر خود را دارند، نگارنده کوشش فراوانی کرد تا بتواند با مدیر پایگاه جهانی فیروزآباد گفتگو کند و یازده بار تا هنگام آماده سازی و ویرایش پایانی این گزارش به وی زنگ زده شد که شوربختانه پاسخ گوی ما نبودند! در پایان امیدوار هستیم که مسوولان و مدیران مربوطه به جای فرستادن جوابیه دربارۀ گزارشها و پاک کردن صورت مساله (همانند آنچه که پیش از ثبت جهانی کاخ اردشیر رخ داد و در تارنمای میراث آریا، روابط عمومی وزارت خانه میراث فرهنگی آمده بود) در اندیشۀ برطرف کردن دشواریها برآیند و بدانند که کنش گران میراث فرهنگی و خبرنگاران دلسوزانه و برپایۀ خویشکاری (وظیفه) خود و مسوولیت اجتماعی دشواریها را گوشزد کرده و به آگاهی آنها میرسانند و انتظار دارند تا مدیران و مسوولان نیز، با پذیرش انتقادها و استقبال از آن، برای بهتر شدن شرایط موجود گامهای اَرزندهای را برداشته و اگر نیاز به همکاری رسانهها بود از آنها کمک بگیرند.
نگارههای زیر در یک روز نیمه بارانی و ابری در تاریخ ۲۸ آذرماه گرفته شده است، آنها را ببینید:
باید دانست برپایۀ قانون و ضابطههای میراث فرهنگی و به ویژه سازمان جهانی یونسکو، از کف ایوان کاخ اَردشیر تا ده متری (از دید ارتفاع) چشم انداز آسمان آن، نباید هیچ گونه ساخت و سازی انجام شود. این در حالی است که حتا پس از ثبت جهانی کاخ اردشیر و در دامان کوه، پروانۀ ساخت و ساز از سوی مدیریت میراث جهانی منظر باستان شناسی ساسانی فیروزآباد صادر شده است! از سویی، بنا بوده است ساخت و سازها متوقف شود و روستا به همین شیوه و شکل بماند. ولی در تازهترین بازدید میدانی نگارنده، همچنان بینندۀ ساخت و سازهای تازه در روستا و حریم درجه یک یادگار ساسانیان هستیم.
هم اینک وضعیت چشم انداز و حریم درجه یک کاخ جهانی اردشیر از هُشدار گذشته و بحرانی شده و به مرز خفگی رسیده است و صحنۀ زشت و زننده و نابهنجاری را رقم زده است. در واقع، میتوان گفت که خانهها و رستوران و کبابیها و فروشگاههای موادخوراکی کاخ اَردشیر را بلعیده اَند. همچنین زمانی که در منطقه و پیرامون کاخ جهانی اَردشیربابکان راه میرویم و قدم میزنیم و تا رسیدن به یادگار ساسانیان، چیزی جز بوی کباب و زغال و قلیان و قهوه و دود که بسیار آزار دهنده است به مشام نمیرسد و آن چشم انداز فرهنگی که اصل موضوع برای هر اثر و بنای تاریخی مدنظر است نه تنها نادیده گرفته شده، بلکه خدشه دار و نابود شده است. آلودگیهای محیطی و صحنههای بسیار زشت، تنها اَرمغان و چشم اَنداز منطقه در حریم کاخ جهانی اَردشیر است.
اما پرسشی که به ذهن هر بیننده و دوست دار فرهنگ و تاریخی ایرانی میرسد، این است که معنای منظر باستان شناسی چیست؟ آیا چشم اَنداز یا همان واژۀ تازی منظر باستان شناسی که در اصل باید چشم اَنداز فرهنگی نام میگرفت و نه باستان شناسی، چیزی جز همین وضعیت نابهنجار و خفگی در حریم درجه یک میراث جهانی کاخ اَردشیر و ساخت و سازهای زشت و بد ریخت کنونی نیست؟.
باید پرسید آرمان مدیران و مسوولان میراث فرهنگی از آوردن نام منظر باستان شناسی ساسانی و تعریف آن چیست؟ و چرا در برابر نام و ارزش یک میراث جهانی کوتاه آمده و بی تفاوت هستند و به جای برطرف کردن دشواریهای میراث جهانی کاخ اردشیر در اندیشۀ پاک کردن صورت مساله بوده و چشم خود را در برابر نابسامانی و دشواریهای ریز و درشت یادگار ساسانیان بسته اند... تنها یادمان باشد که بی گمان آیندگان که صاحبان اصلی این سرزمین به شمار میآیند ما را نکوهش و داوری خواهند کرد. بی گمان نسل آینده همانند ما بی تفاوت نبوده و پرسش گران خوبی خواهند بود، نیاید روزی که در برابر آنها شرمنده شویم.
نگارنده برای بررسی دشواریهای کاخ جهانی اردشیر فیروزآباد به ادارۀ کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان رفته و کارشناسان امر را از وضعیت پیش رو آگاه کرده است. همچنین دشواریهای موجود را به آگاهی رییس حراست میراث فرهنگی استان رسانیده است. از سویی، چون میراث جهانی فیروزآباد مدیر جداگانه دارد و مدیران پایگاههای جهانی مسوولیت کامل محوطۀ زیر نظر خود را دارند، نگارنده کوشش فراوانی کرد تا بتواند با مدیر پایگاه جهانی فیروزآباد گفتگو کند و یازده بار تا هنگام آماده سازی و ویرایش پایانی این گزارش به وی زنگ زده شد که شوربختانه پاسخ گوی ما نبودند! در پایان امیدوار هستیم که مسوولان و مدیران مربوطه به جای فرستادن جوابیه دربارۀ گزارشها و پاک کردن صورت مساله (همانند آنچه که پیش از ثبت جهانی کاخ اردشیر رخ داد و در تارنمای میراث آریا، روابط عمومی وزارت خانه میراث فرهنگی آمده بود) در اندیشۀ برطرف کردن دشواریها برآیند و بدانند که کنش گران میراث فرهنگی و خبرنگاران دلسوزانه و برپایۀ خویشکاری (وظیفه) خود و مسوولیت اجتماعی دشواریها را گوشزد کرده و به آگاهی آنها میرسانند و انتظار دارند تا مدیران و مسوولان نیز، با پذیرش انتقادها و استقبال از آن، برای بهتر شدن شرایط موجود گامهای اَرزندهای را برداشته و اگر نیاز به همکاری رسانهها بود از آنها کمک بگیرند.
نگارههای زیر در یک روز نیمه بارانی و ابری در تاریخ ۲۸ آذرماه گرفته شده است، آنها را ببینید:
خبر های مرتبط