فروش چندصدمیلیونی آیینه کاری و کاشیهای قاجاری به اعیان نشینها!
طرح ادعای انتقال کاشیهای سرقت رفته از بناهای تاریخی به موزه لوور در شرایطی ماجرای این سرقتهای زنجیرهای را در صدر اخبار آورده که پیگیریها نشان میدهد مشتریهای اصلی این کاشی در پایتخت قابل رویت هستند.
رویداد۲۴- طرح ادعای انتقال کاشیهای سرقت رفته از بناهای تاریخی به موزه لوور در شرایطی ماجرای این سرقتهای زنجیرهای را در صدر اخبار آورده که پیگیریها نشان میدهد مشتریهای اصلی این کاشی در پایتخت قابل رویت هستند.
برای یافتن طرحهای این کاشیها باید به مناطق اعیاننشین طرح سر زد که نصب این کاشیها به عنوان بخشی از دکوراسیون در آنها باب شده است و برخی ثروتمندان رقمهای نجومی و وسوسه انگیزی برای چنین طرحهایی پرداخت میکنند.
اکثر فروشندگان تاکید دارند چنین طرحهایی که صرفاً به کاشیکاری محدود نمیشود و آینه کاری را نیز در بر میگیرد، از خانههای تاریخی در اختیار مالکان خصوصی پیش از تخریب جدا شده است. هیچ کاسبی از سرقت کاشیهای از دیوار بناهای تاریخی سخن نمیآورد و قید این سبک بازارگرمیِ پرخطر زده شده...
اینجا خیابان منوچهری تهران است و تا موزه لوور پاریس که ادعا شده کاشیهای ایرانی به سرقت رفته از ابنیه تاریخی به آنجا منتقل شده، فاصلهای بس طولانی دارد. پشت شیشه و درون بسیاری از مغازههایی که اجناس آنتیک و عتیقه عرضه میکنند، شماری از کاشیها هستند اما این کاشیها معمولاً یک یا چند قطعه بیشتر نیستند و طرح کاملی مشاهده نمیشود.
عرضه طرح ناقص به واسطه عدم امکان شناسایی راحتتر است و فروشنده به راحتی ادعا میکند مشتری از خانهاش جدا کرده و برای فروش آورده است. برخی فروشندگان کاشیها را متعلق به دوره زندیه و عمدتاً متعلق به دوره قاجار میخوانند و وقتی با درخواست یک طرح کامل کاشی برای تزیینات داخلی خانه مواجه میشوند، با احتیاط تاکید میکنند که میتوانند چنین طرحهایی را در اختیار بگذارند.
اکثر فروشندگان تاکید دارند چنین طرحهایی که صرفاً به کاشیکاری محدود نمیشود و آینه کاری را نیز در بر میگیرد، از خانههای تاریخی در اختیار مالکان خصوصی پیش از تخریب جدا شده است.
هیچ کاسبی از سرقت کاشیهای از دیوار بناهای تاریخی سخن نمیآورد و قید این سبک بازارگرمیِ پرخطر زده شده اما در عین حال قیمتهای بالایی تا سیصد میلیون تومان برای یک طرح امل کاشیکاری در میانه کلام به میان میآید.
یکی از فروشندهها در مواجهه با این پرسش که با چنین رقمی میتوان سفارش ساخت کاشیکاری مشابه را به کاشیکارهای در قید حیات داد، بر جنبه تاریخی این آثار تاکید میکند و در عین حال میگوید: «این طرحها قابل تکرار نیستند و کاشیکارها فعلی نمیتوانند مشابه اینها را با این ظرافت درآورند اما بحث اصلی شکل طرح نیست، قدمت این کاشیهاست. شما پول یک اثری تاریخی را میدهید که چند سال بعد میتوانید به قیمتی بالاتر بفروشید. اگر این کاشی مشتری نداشته باشد هم این قیمتها خرید و فروش نمیشود.»
با این تفاسیر اعیاننشینهای پایتخت که برخیشان در این دوران هوس کاشیکاری کردهاند، پولشان را دور نمیریزند. طبیعتاً تا چنین تقاضایی در بازار وجود داشته باشد و چنین ارقام وسوسه کنندهای رد و بدل شود، کاشیها از سر در و درون خانههای تاریخی و حتی بناهای ملی به سرقت میروند و به گنجینه شخصی تبدل میشود. شاید در این شرایط تقبیح نصب چنین دکورهایی در خانههای اعیان نشین تنها راهکار نجات پوسته ابنیه تاریخی این مملکت باشد!
پیش از این گزارشی درباره کیفیت فنی سرقت کاشیها منتشر شده بود و یک معمار درباره زمان لازم برای سرقت یک عدد کاشی 15 در 15 سانتیمتری گفته بود: در گذشته معمولاً این کاشیها با گچ به دیوار متصل میشدند و با توجه به اینکه از عمر نصب بسیاری از این کاشیها بیش از یک سده میگذرد، جدا کردن هر کاشی از دیوار با ابزاری ساده و غیرتخصصی مثل پیچگوشتی بیش از دو تا سه دقیقه زمان نمیبرد.
اداره کل میراث فرهنگی استان تهران شهریورماه با اعلام کشف و ضبط تعداد قابل توجهی از این کاشیهای تاریخی، آنها را در موزه رضا عباسی رونمایی کرد اما شمار کاشیهای به نمایش درآمده به مراتب کمتر از سرقتهای گزارش شده بود. از جمله کاشیهای بناهای تاریخی که در این مدت به سرقت رفتند، کاشیهای تاریخی خانه «صدیق اعلم»، «مسجدقنبرعلی خان»، «مسجد معمارباشی»، «خانه قیصری»، «حمام کشوری» و «تزئینات در ورودی مسجد سپهسالار» در این مدت به سرقت رفتند.
برای یافتن طرحهای این کاشیها باید به مناطق اعیاننشین طرح سر زد که نصب این کاشیها به عنوان بخشی از دکوراسیون در آنها باب شده است و برخی ثروتمندان رقمهای نجومی و وسوسه انگیزی برای چنین طرحهایی پرداخت میکنند.
اکثر فروشندگان تاکید دارند چنین طرحهایی که صرفاً به کاشیکاری محدود نمیشود و آینه کاری را نیز در بر میگیرد، از خانههای تاریخی در اختیار مالکان خصوصی پیش از تخریب جدا شده است. هیچ کاسبی از سرقت کاشیهای از دیوار بناهای تاریخی سخن نمیآورد و قید این سبک بازارگرمیِ پرخطر زده شده...
اینجا خیابان منوچهری تهران است و تا موزه لوور پاریس که ادعا شده کاشیهای ایرانی به سرقت رفته از ابنیه تاریخی به آنجا منتقل شده، فاصلهای بس طولانی دارد. پشت شیشه و درون بسیاری از مغازههایی که اجناس آنتیک و عتیقه عرضه میکنند، شماری از کاشیها هستند اما این کاشیها معمولاً یک یا چند قطعه بیشتر نیستند و طرح کاملی مشاهده نمیشود.
عرضه طرح ناقص به واسطه عدم امکان شناسایی راحتتر است و فروشنده به راحتی ادعا میکند مشتری از خانهاش جدا کرده و برای فروش آورده است. برخی فروشندگان کاشیها را متعلق به دوره زندیه و عمدتاً متعلق به دوره قاجار میخوانند و وقتی با درخواست یک طرح کامل کاشی برای تزیینات داخلی خانه مواجه میشوند، با احتیاط تاکید میکنند که میتوانند چنین طرحهایی را در اختیار بگذارند.
اکثر فروشندگان تاکید دارند چنین طرحهایی که صرفاً به کاشیکاری محدود نمیشود و آینه کاری را نیز در بر میگیرد، از خانههای تاریخی در اختیار مالکان خصوصی پیش از تخریب جدا شده است.
هیچ کاسبی از سرقت کاشیهای از دیوار بناهای تاریخی سخن نمیآورد و قید این سبک بازارگرمیِ پرخطر زده شده اما در عین حال قیمتهای بالایی تا سیصد میلیون تومان برای یک طرح امل کاشیکاری در میانه کلام به میان میآید.
یکی از فروشندهها در مواجهه با این پرسش که با چنین رقمی میتوان سفارش ساخت کاشیکاری مشابه را به کاشیکارهای در قید حیات داد، بر جنبه تاریخی این آثار تاکید میکند و در عین حال میگوید: «این طرحها قابل تکرار نیستند و کاشیکارها فعلی نمیتوانند مشابه اینها را با این ظرافت درآورند اما بحث اصلی شکل طرح نیست، قدمت این کاشیهاست. شما پول یک اثری تاریخی را میدهید که چند سال بعد میتوانید به قیمتی بالاتر بفروشید. اگر این کاشی مشتری نداشته باشد هم این قیمتها خرید و فروش نمیشود.»
با این تفاسیر اعیاننشینهای پایتخت که برخیشان در این دوران هوس کاشیکاری کردهاند، پولشان را دور نمیریزند. طبیعتاً تا چنین تقاضایی در بازار وجود داشته باشد و چنین ارقام وسوسه کنندهای رد و بدل شود، کاشیها از سر در و درون خانههای تاریخی و حتی بناهای ملی به سرقت میروند و به گنجینه شخصی تبدل میشود. شاید در این شرایط تقبیح نصب چنین دکورهایی در خانههای اعیان نشین تنها راهکار نجات پوسته ابنیه تاریخی این مملکت باشد!
پیش از این گزارشی درباره کیفیت فنی سرقت کاشیها منتشر شده بود و یک معمار درباره زمان لازم برای سرقت یک عدد کاشی 15 در 15 سانتیمتری گفته بود: در گذشته معمولاً این کاشیها با گچ به دیوار متصل میشدند و با توجه به اینکه از عمر نصب بسیاری از این کاشیها بیش از یک سده میگذرد، جدا کردن هر کاشی از دیوار با ابزاری ساده و غیرتخصصی مثل پیچگوشتی بیش از دو تا سه دقیقه زمان نمیبرد.
اداره کل میراث فرهنگی استان تهران شهریورماه با اعلام کشف و ضبط تعداد قابل توجهی از این کاشیهای تاریخی، آنها را در موزه رضا عباسی رونمایی کرد اما شمار کاشیهای به نمایش درآمده به مراتب کمتر از سرقتهای گزارش شده بود. از جمله کاشیهای بناهای تاریخی که در این مدت به سرقت رفتند، کاشیهای تاریخی خانه «صدیق اعلم»، «مسجدقنبرعلی خان»، «مسجد معمارباشی»، «خانه قیصری»، «حمام کشوری» و «تزئینات در ورودی مسجد سپهسالار» در این مدت به سرقت رفتند.
منبع: تابناک