خطر افزایش کودکان بیمار در دوران پساکرونا
رویداد۲۴ پایان پاندمی کرونا، هنوز زمان مشخصی ندارد اما این روزها بسیاری از متخصصان حوزه بهداشت و درمان خوشبیناند که با وجود ضعیفتر شدن کشندگی و شدت این بیماری با سویههای جدیدش، میتوان انتظار تبدیل شدن پاندمی به آندمی یعنی بیماری شبیه به آنفلوآنزاهای فصلی در مناطق مختلف جهان را داشت. هر چند پایان پاندمی کرونا تازه آغاز نگرانی از آسیبها و عوارض جسمی و روانی است که ویروس کووید-19از خود به یادگار خواهد گذاشت.
حالا یکی از مهمترین نگرانیها احتمال تداوم این بیماریها برای کودکانی است که امروز به کرونا مبتلا شدهاند و عوارض آن را در آینده تجربه خواهند کرد؛ نگرانیهایی که مصطفی معین، متخصص بیماریهای کودکان و رئیس انجمن بیماریهای آسم و آلرژی ایران هم آن را تأیید میکند و میگوید: « در این زمینه کووید طولانی یا long Covid مطرح شده که نشاندهنده عوارض طولانی بیماری است و میتواند بهصورت جسمی و روانی در فرد مبتلا بروز کند.کودکان هم از این قاعده مستثنی نیستند و احتمالا در دوران پساکرونا هم عوارض جسمی و هم عوارض روانی ناشی از این پاندمی را تجربه خواهند کرد.»
او در گفتوگوی تفصیلی با همشهری این آسیبها را تشریح میکند و مهمترین عوارض روانی کرونا را انزوای اجتماعی و شکوفا نشدن خلاقیت کودکان و مهمترین آسیب جسمی را سوءتغذیه و کمتحرکی میداند و میگوید: «اگر از همین امروز طرحهای حمایتی و مدیریتی برای کاهش این آسیبها نداشته باشیم، چشمانداز پیشرفت جامعه در آینده که قرار است از سوی این کودکان رقم بخورد، مطلوب نخواهد بود.»
او در ادامه به پرسشهای همشهری پاسخ میدهد.
کرونا در ابتدا بهعنوان یک بیماری برای بزرگسالان مطرح میشد اما دو سویه اخیر آن یعنی دلتا و اومیکرون کودکان را هم درگیر کرد. چرا با چنین شرایطی مواجه شدیم؟
آمار ملی دقیق و شفافی در اینباره نداریم و نمیتوانیم براساس اعداد درباره ابتلای کودکان به کرونا صحبت کنیم. البته در 2سال گذشته میلیونها کودک به انواع سویههای کرونا مبتلا شدهاند که شدت درگیری آنها در سویه اخیر یعنی اومیکرون نسبت بهسویههای قبلی بیشتر بود. این یک مسئله جهانی است که سویههای جدید کودکان را بیشتر درگیر میکند.
در این زمینه 2مبحث را میتوان مطرح کرد که البته هنوز پاسخ قطعی به آنها نداریم؛ اول اینکه با وجود ابتلای زیاد کودکان به اومیکرون، شدت بیماری در آنها کم است و هنوز مشخص نشده که این مسئله بهدلیل ویژگیهای خود سویه اومیکرون است یا به عامل دیگری بستگی دارد. دوم هم اینکه هنوز نمیتوان با قطعیت اعلام کرد واکسن نزدن کودکان عامل مهمتر ابتلا و بستری آنهاست. هر دوی اینها میتواند عوامل تأثیرگذار باشد و اگر واکسیناسیون کودکان مانند بزرگسالان آمار بالایی داشته باشد، بعد از چندماه میتوان در اینباره اظهارنظر کرد.
پس از گذشت بیش از 3سال از شیوع کرونا، ثابت شده که ابتلا به این بیماری عوارض ماندگارتری مانند آسیب به کلیهها، ریه و قلب و حتی مشکلات مغزی دارد. این عوارض در کودکان هم میتواند ایجاد شود؟
بله. عوارض کوتاهمدت کرونا مختص گروه سنی خاصی نیست و هم بزرگسالان را درگیر میکند و هم در کودکان وجود دارد. درباره عوارض بلندمدت اما هنوز اطلاعات کافی نیست و شاید سالها طول بکشد تا مطالعات در اینباره تکمیل شود. البته یک نمونه از این عوارض میانمدت درگیریای است که در اندامهای مختلف کودک بهصورت همزمان ایجاد میشود و التهاب چندسیستمی یا MISC نامیده میشود که موارد آن نادر است اما این کودکان نیازمند بستریاند. عوارض پوستی اکنون در کودکان هم پس از بهبودی دیده میشود.
واژه کووید-19طولانی یا long Covid هم در اینباره مطرح است که نشاندهنده عوارض طولانی این بیماری است و میتواند بهصورت جسمی و روانی در فرد مبتلا بروز کند. البته درباره جنبههای روانی 2حالت وجود دارد؛ ابتلا به خود کرونا که سیستم عصبی و نورولوژیک بیمار را درگیر میکند و عوارض التهابی آنها را رقم میزند و حالت دوم تفاوت سبک زندگی است که در دوران کرونا رقم خورد. بیشترین آثار مخرب این تغییر روی کودکان دیده میشود که دور از محیط آموزشی و جامعه با حذف اوقاتفراغت و نداشتن تحرک ماهها در خانه محبوس ماندند و برخی از آنها با وجود مشکلات اقتصادی و اجتماعی خانوادههایشان حتی با سوءتغذیه هم مواجه شدند.
مزید بر همه اینها بسیاری از کودکان در این مدت با سوگ مرگ پدر و مادر یا اقوامشان هم مواجه شدند یا حتی شاهد افزایش کودکآزاریها بودیم. فضای پر از غم و اندوهی که شیوع کرونا بر جوامع حاکم کرد واقعا برای کودکی که در سن شادی و نشاط به سر میبرد، مخرب است و عوارض آن در کوتاهمدت و بلندمدت بروز میکند. ما قطعا با دورهای جدید و بحرانی عمیق و اساسی در پساکرونا مواجه خواهیم بود و کودکانی که احتمالا عوارض جسمی و روانی ناشی از پاندمی و ابتلا به کرونا را تجربه میکنند.
از نظر شما، با این وضعیت مهمترین آسیب کرونا به کودکان امروز و جوانان در آینده چه خواهد بود؟
ما بیماریها را با هم میبینیم. جسم و روان با هم ارتباط تنگاتنگ و با اجتماعی شدن و مسئولیتپذیری افراد ارتباط مستقیم دارند. مجموع اینها به سلامت معنوی و اخلاقی فرد ارتباط پیدا میکند. ما در این مدت انزوای اجتماعی و شکوفا نشدن خلاقیتها را شاهد بودیم که حتی ممکن است ضریب هوشی کودکان را تحتتأثیر قرار دهد. سوءتغذیه کودکان هم نکته مهمی است که طی این مدت برای برخی کودکان رخ داد. مجموع این عوامل در آینده خطر جدی برای پیشرفت جامعه و رشد کودکان به شمار میرود.
ما در این زمینه چشمانداز نامطلوبی داریم. سبک زندگی کودکان در این مدت تغییر کرده و میتواند منجر به کاهش سن ابتلا به برخی بیماریهایی شود که پیش از این در سنین میانسالی و سالمندی وجود داشته است. بیتحرکی یکی از عوامل خطرزاست که باعث میشود این گروه سنی در آینده بیشتر در معرض ابتلا به بیماریهای قلبی و عروقی، سکتهها، دیابت و سرطانها قرار بگیرند.
آیا این آسیبها قابلجبران است؟
مجموع این آسیبها را نمیتوان از بین برد اما میتوان کنترل کرد، مشروط به رقم خوردن یک عزم ملی از سوی عموم جامعه، مسئولان و نخبگان. همچنین باید یک بازنگری در نوع نگاه به حقوق انسان و بهویژه حق سلامت او بهویژه درباره کودکان انجام شود. اعتقاد شخصی من این است که باید یک نهاد ملی دفاع از حقوق کودکان ایجاد شود.
سال 1989کنوانسیون حقوق کودک به تصویب مجمع عمومی سازمان ملل رسید و از همان سال قرار بود یک نهاد ملی در بالاترین سطح در کشورمان تشکیل شود اما هنوز محقق نشده است. قانون این طرح در مجلس مصوب شده اما تنها یک شورا در وزارت دادگستری در اینباره تصمیمگیری میکند. در اینباره ما یک نهاد ملی میخواهیم متشکل از سران کشور و برجستهترین پژوهشگران و کارشناسان کشور که با حضور و مشارکت سازمانهای مردمنهاد از حقوق کودکان دفاع کند.
چگونه پیکهای متوالی کرونا در کشور موجب وارد شدن آسیبهای جسمی و روانی به گروههای مختلف جامعه ازجمله کودکان شد؟
به هر حال ما در صف مصرفکنندگان علم و تکنولوژی جهانی قرار داریم. این مسئله در بحرانها خودش را بیشتر نشان میدهد. زمانی که با یک بحران زیستی مثل کرونا مواجه میشویم، هم از ورود آن به کشور دیر مطلع میشویم هم اطلاعرسانیهایمان با تأخیر انجام میشود. در کرونا این مسئله باعث آسیب به جامعه بهویژه گروههای آسیبپذیر شد.
در این ماجرا هم، هر دستگاهیساز خودش را زد که منجر به کاهش شفافیت شد. آسیب جدی زمانی وارد میشود که مردم همکاری نمیکنند و حتی با اجرای بهترین سیاستها و برنامهها هم دستاورد خوبی نداریم. البته این مسئله بهتدریج در کشور ما بهتر شده و مردم پای کار آمدهاند؛ نمونه آن رعایت پوشش ماسک، فاصلهگذاریهای فیزیکی و حفظ قرنطینهها هنگام اوجگیری بیماری از سوی خود مردم بود اما هنوز هم با شرایط مطلوب فاصله داریم.
به تمام این کمبودها باید انجام نشدن مطالعات علمی درباره آسیبهای کرونا پس از 2سال را هم افزود. بهنظر شما انجام نشدن تحقیقات و پژوهشها در این زمینه چه مشکلاتی بهوجود میآورد؟
سهم بخش خصوصی و نهادهای مدنی در تحقیقات علمی کشور نه در کرونا که در همه زمینهها صفر است؛ چرا که از فعالیت این گروهها استقبال نمیشود. در کنار آن این تیمها محدودیت فعالیت هم دارند. تمام مطالعات از سوی بخش دولتی و به اندازه ناچیز انجام میشود. درباره کرونا هم بیشترین مطالعات از سوی دانشگاههای علوم پزشکی انجام شد اما با حداقل بودجه.
کمبود سرمایهگذاری در پژوهشهای علمی باعث میشود کشور مصرفکننده و وابسته به علم و تکنولوژی جهانی باقی بماند و تصمیمگیری و حمایت از مردم و حتی کودکان در همه زمینهها از معیشت و اشتغال تا آموزش و تغذیه و سلامت با تأخیر صورت بگیرد. خسارتهای ملی در اینباره قابلتوجه است و فقط به بهداشت و درمان محدود نیست.
البته منتشر نشدن این مطالعات در زمینه واکسنهای کرونا، بهانهای برای مردم شده تا واکسنهایشان را تزریق نکنند، حتی درباره کودکانشان هم استقبال خوبی از واکسیناسیون ندارند. این مسئله میتواند کودکان را بیشتر در معرض خطر با سویههای جدید کرونا قرار دهد؟
این مسئله قابلانتظار است و نهتنها درباره سویه اومیکرون که امکان ابتلا بهسویههای دیگر هم درصورت جهشهای ویروسی وجود دارد.
درست است که اطلاعات درباره واکسنها کامل نیست اما برای کاهش خطر بیماری چارهای جز واکسیناسیون نیست. واکسنها برای اثبات بیخطری یا داشتن عوارض مختلف باید یک پروسه یک دههای یا بیشتر را پشت سر بگذارند اما درباره کرونا این وضعیت وجود نداشت و اگر واکسن نمیزدیم منجر به افزایش تلفات میشد.
علم و تکنولوژی نسبت به گذشته پیشرفت کرده و اثربخشی واکسنها در مدت زمان کوتاهتری مشخص میشود اما هنوز بیخطری واکسنها تأیید نشده است. در این مدت در برخی مطالعات انتشار یافته عوارض شدید واکسنها نادر گزارش شده است. کودکان اگر واکسینه نشوند، میزبان ویروس و ناقل بیماری به دیگران خواهند بود و کرونا هیچ زمانی قابلکنترل نخواهد بود.مردم باید بدانند که خطرات تزریق نکردن واکسن بسیار بیشتر از عوارض آن است. اگر در بحران بیماری کنونی بر عوارض واکسنها تمرکز کنیم، ممکن است جان میلیونها کودک در خطر باشد.
سبک زندگی کودکان در دوران کرونا تغییر کرده و این تغییر میتواند منجر به کاهش سن ابتلا به برخی بــــیـــماریهایی شود که پیش از این در سنین میانسالی و سالمندی وجود داشته است. بیتحرکی یکی از عوامل خطرزاست که باعث میشود این گروه سنی در آینده بیشتر در معرض بیماریهای قلــــبی و عـــــــــروقـــی، سکتــــهها، دیــــابــت و سرطانها قرار بگیرند
تفاوت سبک زندگی در دوران کرونا آثار مخرب بـــــر کـــودکان داشــته است، آنها دور از محیط آموزشی و جامعه با حذف اوقاتفراغت و نداشتن تحرک ماهها در خــــانــــــه مـــحبوس ماندند و برخی از آنها بـــا وجـــود مـــشکلات اقتصادی و اجتماعی خانوادههایشان حتی با سوءتغذیه هم مواجه شدند
بیشتر بخوانید: اوضاع پروتکلهای کرونایی در کشور/ ۵۲ درصد مردم ماسک نمیزنند
در دوران کرونا بسیاری از کودکان با سوگ مرگ پدر و مادر یا اقوامشان مواجه شدند؛ فضای پر از غم و اندوهی که در این مدت کرونا بر جوامع حاکم کرد واقعا برای کودکی که در سن شادی و نشاط به سر میبرد، مخرب است و عوارض آن در کــوتــــاهمـــدت و بلندمدت بروز میکند. در پــســاکــرونــــا مـــا با کودکانی مواجه خواهیم بود که احتمالا عوارض جسمی و روانی ناشی از پاندمی و ابتلا به کرونا را تجربه میکنند
کودکان اگر واکسینه نشوند، میزبان ویروس و ناقل بیماری به دیگران خواهند بود. مردم باید بدانند که خطرات تزریق نکردن واکسن بسیار بیشتر از عوارض آن اســــــت. اگــــــــر در بحران بیماری کنونی بر عوارض واکسنها تمرکز کنیم، ممــکن است جان میــلیونها کودک در خطر باشد