آیا میتوان به مذاکرات ایران و عربستان در عراق امیدوار بود؟
رویداد۲۴ علیرضا مکی: مذاکرات تهران – ریاض از یک سال گذشته به صورت کجدار و مریز با وساطت دولت عراق به منظور رسیدن به یک راه حل پایدار برای حل و فصل مسائل در جریان است. این مذاکرات که قبل از این نیز با وساطت دولت عراق به عنوان میانجی سابقه داشته، درحالی برگزار میشود که این بار با توجه به برخی نشانهها میتوان علائم امیدوارکنندهای را در آن دید؛ آنچنانکه ایرج مسجدی سفیر جمهوری اسلامی ایران در عراق هم گفته «دو طرف به توافقاتی مشخص به منظور ادامه رایزنیها و مذاکرات دست یافتهاند.» شبکه خبری الجزیره نیز گفته ایران و عربستان به توافقی ده بندی دست یافتهاند. گفته میشود یکی از بندهای این توافق ادامه وضعیت آتشبس متزلزل فعلی در یمن است که ظاهرا بحث مهم طرفین بوده است.
صحبتهای بالا را میتوان بخش امیدوارکننده مذاکرات ایران و عربستان است اما این واقعیت نیز وجود دارد که درخواستهای دو طرف مخصوصا در موضوعات منطقهای به قدری از هم دور است که دستیابی به یک توافق معنادار و پایدار دستکم در شرایط فعلی دور از دسترس است و پیشبینی میشود که روند مذاکرات تهران – ریاض پر چالش و طولانی باشد، چرا که انگیزهها و اهداف دو طرف، متفات و در برخی نقاط متضاد است.
به گزارش رویداد۲۴ در نگاه اول میتوان مذاکرات ریاض – تهران در بغداد را گامی بر خلاف جهت تحولات منطقهای از جمله گسترش پیمان ابراهیم که علیه جمهوری اسلامی ایران است، تحلیل کرد؛ چه اینکه سطح مشارکت دولتهای شرکتهای کننده در آن در حال ارتقا به سطح مشارکت راهبردی است و این یعنی حضور مستقیم اسراییل در خلیج فارس و ایجاد حلقه ارتباطی میان محیط ژئوپلیتیک خلیج فارس و محیط ژئوپلیتیک شرق مدیترانه از راه شبهجزیره عرب؛ و این یعنی ایجاد شرایطی که در تضاد مستقیم با علائق امنیت منطقهای جمهوری اسلامی ایران است.
از سوی دیگر طی ماههای گذشته عربستان سعودی با پشتیبانی کامل متحدان عرب خود خواستار انعقاد یک پیمان امنیتی جدید میان ریاض و واشنگتن با هدف حمایت کامل واشنگتن از این کشور در برابر ایران و نیز افزایش همکاریهای ایالات متحده با این کشور در بحران یمن است.
این درخواست در مقابل درخواست ایالات متحده و اروپاییها از کشورهای عربی به منظور افزایش تولید نفت و گاز خود به منظور جبران کمبود نفت و گاز روسیه که در اثر تحریمهای غرب علیه روسیه انتظار وقوع آن میرود و جلوگیری از افزایش شدید قیمت نفت مطرح شده است. درخواستهایی که در صورت وقوع آن و با فرض عدم موفقیت مذاکرات هستهای میان جمهوری اسلامی ایران و غرب دو ضربه مهم را به علائق جمهوری اسلامی ایران خواهد زد؛ ضربه اول توجه دوباره و سرمایهگذاری سنگین غرب در منطقه با هدف مهار جمهوری اسلامی ایران خواهد بود و ضربه دوم کاهش شدید قیمت نفت و گاز است که همین حالا نیز با توجه به اعمال انواع تحریمها، دستیابی ایران را از سود صادرات محصولات هیدروکربنی کاهش داده است.
بیشتر بخوانید: آتش در جده، آتشبس در یمن/ سرنوشت مذاکرات هستهای چگونه به جنگ یمن گره خورده است
از سوی دیگر رقابتهای دو طرف در عراق نیز به شدت در حال افزایش است؛ این در حالی است که عربستان با حمایت کامل غرب از جمله بریتانیا و ایالات متحده موفق شده، دولتی همسو با خود را در اسلام آباد به عنوان حامی اصلی طالبان در افغانستان به سر کار بیاورد.
این امر که طی روزهای جاری منجر به تشدید بیثباتیها در مرزهای شرقی ایران و داخل افغانستان به عنوان حوزه امنیتی بلافصل جمهوری اسلامی ایران شده است؛ بنابراین به نظر میرسد این مذاکرات در بطن خود برای طرف سعودی چیزی جز یک ابزار تاکتیکی به منظور کاهش تنشها در شمال خلیج فارس به منظور سروسامان دادن محیط داخلی عربستان و ساختار سیاست خارجی این کشور نیست؛ چه آنکه هدف نهایی عربستان سعودی مهار راهبردی جمهوری اسلامی ایران به واسطه محاصره آن در مشکلات متعدد امنیت منطقهای مخصوصا در دو کشور عراق و افغانستان به مثابه دو کشور دارای اهمیت از جهت امنیت راهبردی جمهوری اسلامی ایران است.
به عبارت دیگر با توجه به احتمال اتمام مذاکرات هستهای ایران و غرب و از سوی دیگر با توجه به احتمال بالای نزدیک بودن زمان انتقال قدرت در ساختار قدرت عربستان سعودی به ولیعهد این کشور، ولعیهد قدرتمند سعودی نیازمند محیط نسبتا آرام داخلی و خارجی به منظور پیشبرد سیاست تصرف قدرت و کسب بیعت از نیروهای سیاسی داخلی این کشور است؛ امری که مستقیما به موفقیت وی در پیشبرد سیاستهای جدید عربستان مربوط خواهد شد.
به نظر میرسد عربستان سعودی حداقل در شرایط فعلی نوعی سیاست دو گانه را به منظور تنظیم شرایط مورد نیاز جهت تضمین یک فرایند آرام انتقال قدرت را در پیش گرفته است که میتواند طی ماههای آینده این فرایند با چالشهایی روبرو شود؛ از جمله این چالشها میتوان به چگونگی پایان مذاکرات هستهای میان تهران و قدرتهای جهانی اشاره کرد که شکست یا موفقیت آن میتوان تاثیرات مثبت و منفی خود را بر راهبرد بن سلمان بگذارد.
این مسئله همچنین در کنار احتمال بالای موفقیت جمهوریخواهان در تصرف کنگره ایالات متحده و در نتیجه تضعیف جایگاه لیبرالها و تحت فشار قرار گرفتن دولت دموکرات بایدن در ارتباط با موضوعات سیاست خارجی مخصوصا در حوزه منطقهای عربستان را مترصد استفاده از فرصت نزدیکی مجدد به جمهوریخواهان کرده و از سوی دیگر آنها را به تحت فشار قرار دادن بایدن برای اعطای امتیازات بیشتر به عربستان وسوسه کرده است. از جمله این امتیازات میتواند اعطای امتیازات مشابه امتیازات جمهوری اسلامی ایران در حوزههای هستهای و نظامی باشد.
ناگفته پیداست که اعطای چنین امتیازاتی به منظور موازنهسازی در برابر تهران خواهد بود و در نتیجه با تشدید تنشهای دو طرف شرایط را برای بحرانی کردن التهابات منطقهای فراهم خواهد کرد. شرایطی که از نظر اسرائیل، وضعیتی ایدهال برای مهار ایران فراهم خواهد کرد؛ بنابراین در یک دید حداقلی میتوان این را در نظر داشت که نتیجه مذاکرات جمهوری اسلامی ایران و عربستان در بغداد وابسته به متغیرهای بسیاری از جمله نتیجه مذاکرات هستهای و نیز نتیجه انتخابات کنگره ایالات متحده در ماه نوامبر است.
همچنین نتیجه تحولات منطقهای از جمله تعیین تکلیف تشکیل دولت در عراق به عنوان همسایه دیوار به دیوار ایران و عربستان سعودی را نیز میتوان در نتیجه در حال شکلگیری در مذاکرات دو طرف دخیل دانست. چرا که با توجه به برتری نسبی گروههای وابسته جریانهای ملی و عربی عراق در برابر گروههای شیعه نزدیک به جمهوری اسلامی ایران در صورت تشکیل دولت یکپارچه توسط آنها میتواند مذاکرات ایران و عربستان را دستخوش چالشهای جدیدی کند. به هر صورت تا تعیین تکلیف پروندههای کلان منطقهای نظیر مذاکرات هستهای ایران و نیز نتیجه نهایی جنگ یمن و همینطور مشخص شدن نتیجه رقابتهای حزبی در واشنگتن نمیتوان امید زیادی به دستیابی هر گونه توافق مشخص پایدار و راهبردی میان تهران و ریاض طرف داشت.