ده نکته از دیدار معلمان با منادی سفیدان رئیس کمیسیون آموزش مجلس
رویداد۲۴ میثم سعادت: هفته گذشته فیلمی در فضای مجازی دستبهدست شد که نشان میداد زمانی که تعدادی از معلمان خوزستانی برای مطرح کردن مشکلات خود به دفتر علیرضا منادی سفیدان رئیس کمیسیون آموزش مجلس مراجعه کردهاند، او با بیاحترامی با آنان برخورد میکند؛ از کشوی میزش خوراکی بر میدارد و میجود؛ لای دندانهایش را پاک میکند؛ خمیازه میکشد؛ با دهانش بازی میکند؛ با صورتش اداهایی در میآورد؛ با کاغذ خود را باد میزند و توجهی به جمعیتی که برای درد دل به سراغ او آمدهاند، ندارد و در نهایت رفتاری دارد که به زعم عمده بینندگان آن فیلم، منادی سفیدان رفتاری از سر دلسیری و نگاه بالا به پایین داشته است.
یکی دو روز بعد سایت خانه ملت (رسانه مجلس) ویدیویی منتشر کرد که یکی از معلمان حاضر در ویدیوی اول را نشان میداد. این بار معلم به جای آن انتقادات تند و کوبنده از حمایتهای منادی سفیدان تقدیر میکرد! و میگفت آنچه باعث شده منادی سفیدان وسط جلسه خوراکی بخورد، افت فشار آقای نماینده بوده است. به بیان دیگر تا چند روز قبل همین معلم به گونهای صحبت میکرد که گویا باید هموطن و ایرنی بودن خود را به اثبات میرساند اما حالا حامی منادی سفیدان شده بود! اما این پرده از اتفاقات، نکات قابل تاملی داشت:
یک) چرا تبریز؟
سوال اولی که به ذهن میرسد این است. اگر بعضی معلمان خوزستانی قرار باشد با رئیس کمیسیون آموزش مجلس دیدار کنند، چرا باید به تبریز بروند؟ آیا در مجموعه بزرگ مجلس در تهران، اتاق و امکانات به اندازه کافی وجود ندارد؟ اگر سال آینده رئیس کمیسیون آموزش از شهری بود که دسترسی به آن دشوارتر بود، تکلیف چه میشود؟
دو) نماینده تبریز یا نماینده ملت؟
در حین صحبتهای نماینده تبریز با معلمان، یکی از کارمندان یا نزدیکان منادی سفیدان تذکر میدهد که این موضوع مرتبط با حوزه انتخابیه آقای نماینده نیست. این تذکر، در لفافه دلیل بیتوجهی منادی سفیدان به معترضین را نشان میدهد. به عبارت دیگر آن تذکر یعنی منادی سفیدان نیازی به رای آنها ندارد. آنها روز انتخابات در شهری دیگر رای خود را به صندوق میریزند (یا نمیریزند) و قطعا اگر معلمان معترض تبریزی بودند، چنین فیلمی از آقای نماینده منتشر نمیشد.
متاسفانه سالهاست تعداد قابل توجهی از نمایندگان مجلس به جای آنکه نگاه ملی به مسائل کشور داشته باشند، مسائل را از دریچه مسائل منطقهای پیگیری میکنند. در این مورد متاسفانه رئیس کمیسیون آموزش که با میلیونها معلم سر و کار دارد، چنین دیدگاهی دارد!
سه) جای خالی سندیکاها و اتحادیهها
در حال حاضر سه جریان حزبی نزدیک به اصلاحطلبان، یعنی ۱) انجمن اسلامی معلمان ۲) مجمع اسلامی فرهنگیان و ۳) سازمان معلمان ایران در ایران فعالیت میکنند. اصولگرایان نیز چند تشکل مرتبط با فرهنگیان دارند. ۱) جامعه اسلامی فرهنگیان ۲) جمعیت اسلامی فرهنگیان و ۳) کانون تربیت اسلامی دیدگاههای اصولگرایان را در امر آموزش و پرورش پیش میبرند. کانونهای صنفی معلمان هم دیگر نهاد صنفی معلمان است که رویکرد مستقلی دارد و به دو گروه اصلاحطلب و اصولگرا وابسته نیست و در بعضی شهرها و استانها فعال است.
هیچ کدام از این نهادها و انجمنها به دلایل مختلف از جمله وابستگی سیاسی در برخی انجمنها یا فشارهای امنیتی بر انجمنهای دیگر و ... نمیتوانند حلقه واسط بالادستان و فرادستان باشند. این مشکل در مسائلی مثل همین نشست خود را نشان میدهد. در روزگاری که معلمان بیشتر از هر زمان دیگری با مشکلات متعدد معیشتی دست و پنجه نرم میکنند، جالی خالی این نهادها به شدت احساس میشود.
چهار) جلسه حضوری در عصر ارتباطات
نکته دیگری که وجود دارد این است که یک معلم برای مطرح کردن مشکل خود باید بلیط بگیرد، به دفتر نماینده برود (اگر فیلمی که بعضی رسانهها منتشر کردهاند درست باشد و شب مقابل دفتر نماینده بخوابد) تا صدای او به گوش نماینده برسد؟
ممکن است بعضی نمایندگان برای تبلیغات خود بخواهند چنین ویدیوهایی درست کنند. با خوشبینی به ماجرا مینگریم که منادی سفیدان هم قصد چنین کاری نداشته وگرنه مثل ویدیوهای قالیباف یا رئیسی با حرکات اسلوموشن آن معلمان را در آغوش میگرفت اما فارغ از این مسئله سوال مهم این است که چرا استفاده از تکنولوژیهای ارتباطی هنوز برای نمایندگان سنتی مجلس، تابو به حساب میآید؟
پنج) معلمی با مدرک دامپزشکی
منادی سفیدان چهار سال است با مدرک دکترای دامپزشکی، در کرسی ریاست کمیسیون آموزش مجلس نشسته است. او سابقه ریاست دانشگاه آزاد زنجان را در کارنامه دارد و شاید همین سابقه او را به مسئولیت فعلی مرتبط میکند، اما انتظار این که یک دامپزشک بتواند سخنگو یا نماینده معلمان در مجلس باشد، انتظار درستی نیست و کجسلیقگی مجلس در تقسیم مسئولیتها را یبن جریانها و احزاب مختلف را نشان میدهد.
شش) انتشار فیلم معلم
بعد از این جلسه و پس از انتقادی که هر روز بیشتر میشد، ناگهان تصاویری منتشر شد که نشان میداد معلمی که بیشتر از دیگران در آن جلسه اعتراض میکند، این بار از تلاشهای منادی سفیدان تشکر میکند. استفاده آقای معلم از همان لباس و نشستن او روبروی دروبین، یادآور فیلمهای اعترافات تلویزیونی بود و بیشتر حس نا امنی به معلمان معترض میداد نه آنکه اتهامات را از دوش منادی سفیدان بردارد.
هفت) متخصص فشار خون!
معلمی که برای اعتراف به خوب بودن آقای نماینده جلوی دوربین نشسته است، میگوید به خاطر افت فشار خون آقای نماینده او شروع به خوردن خوراکی کرده است. در حالی که اساسا مسئله افرادی که به این رفتار انتقاد داشتهاند، خوراکی خوردن نبوده است بلکه آنها به رفتار زشت آقای نماینده در مواجهه با موکلان خود اشاره کرده بودند. اما آنچه در تصاویر مشاهده میشد، نمایندهای بود که با نگاه از بالا به پایین و نگاه ارباب رعیتی به صحبتهای ارباب رجوع حتی درست گوش نمیداد و گویا کلافه بود که جلسه هرچه سریعتر تمام شود و گرنه خوردن یک چای یا یک قند و... در یک جلسه به خودی خود امری مذموم نیست.
هشت) هرگز اشتباه نمیکنم
با وجود انتقادات تندی که به منادی سفیدان شده است، او حاضر نیست پاسخی به افکار عمومی بدهد. هر انسانی ممکن است اشتباه کند، اما گویا نماینده مجلس انقلابی، خود را منزه از اشتباه و خطا میبیند و موضعگیری و پاسخگویی نسبت به این رفتار را بر عهده معلمان بیپناهی قرار داده است که برای دیدن او رنج سفر به تبریز را بر خود هموار کرده بودند.
نه) یارفروشی نمیکنیم!
بعد از اینکه فیلم منادی سفیدان در شبکههای اجتماعی وایرال شد، بسیاری افراد نسبت به آن موضعگیری کردند. در این میان سکوت سایر نمایندگان و همقطاران منادی سفیدان در مجلس، تعجببرانگیز بود. گویا نمایندگان مجلس خود را مانند یک اتحادیه در مقابل سایر اقشار جامعه تعریف کردهاند و از همکار خود در برابر انتقادات مردم دفاع میکنند. این رفتار البته بیش از گذشته، مجلس را در برابر افکار عمومی قرار میدهد.
ده) تقلیل ماجرا
رسانههای همسو با مجلس یازدهم و حتی صداوسیما در این چند روز سعی کردند روی رفتار منادی سفیدان سرپوش بگذارند. آنها نه به مشکلات مطرح شده از طرف معلمان توجه کردند (که مخاطب اصلی آن وزارت آموزش و پرورش بود) و نه توجهی به شأن معترضین داشتند. مثلا مشرقنیوز ماجرا را به زبان بدن نامناسب آقای منادی سفیدان تقلیل داده و مینویسد «آقای منادی اگرچه شنونده سخنان مراجعین خویش است و صحبت خاصی هم نمیکند، اما در زبان بدن خود؛ رفتارهای شایسته و احترامانگیزی ندارد.»
با تمام این توصیفها و انتقادات یکبار دیگر فیلم را ببینید. به نظرتان چه نکات دیگری میتوان به این ده نکته اضافه کرد؟ آیا این موضوع اتفاقی معمولی بوده یا از نظر شما نیز مسئلهای بزرگ بوده که به سادگی نباید از کنار آن گذشت؟
یادآور اعترافات تلویزیونی!
الغرض : سالها پیش در زمان جنگ
فامیل مرحوم یک خط تلفن رُند!
از مخابرات دریافت کرد،
چند روز بعد،
مخابرات شماره را تعویض کرد!
فامیل مرحوم در تماس با مخابرات گفت :
آقای رئیس ....
ظاهراً خط رُند ما
با یک سطل ماست تعویض شده!
علی ایحال، بنظر می رسد که :
نظر معلم معترض،
با یک پاکت وعده، تعویض شده!
و چه بسا و چه بسا ....
با یک خط نوشته،
یا یک جمله تَشَر تهدید شده،
سرعت عمل و عکس العمل،
در این فقره، براستی که نوبر است، نه؟
گریه در دنبال دارد شادی بی عاقبت
برق تا گردید خندان، ابر باریدن گرفت
اما .....
اَبر سیاه .....
حاملِ باران رَحمت است
تلوّن، دَر انديشه یِ کِدِر
باعثِ بسی زحمت است
و اینجاست که :
حجتالاسلام عبادی، اهل تبریز
معمّم و معلّم در دانشگاه را باید
تا ورود کند شاید
و پند دهد دوگانگیِ این ماجرا را
معلمان به خاطر انتخابات از ترس دورشدن پاداش پایان خدمت
شهرویور ۱۴۰۲ بازنشیته شدند چون دو انتخابات پیش رو داریم فقط امسال شاید پاداش زود بدن