تحلیل دویچهوله از سیاستخارجی ترامپ
ترامپ پیش از این بارها تعیین بازه زمانی ۱۰۰ روزه برای سنجش کارکرد دولت خود را به سخره گرفته بود. بدیهی است که بسیاری از وعدهها را نمیتوان در چنین دوره زمانی کوتاهی اجرا کرد. اما یکصد روز برای پرتوافکنی به سمت و سوی حرکت دولت کفایت میکند.
رویداد۲۴مهر نوشت:رسم بر این است که کارنامه رهبران سیاسی را در یکصد روز نخست زمامداریشان میسنجند تا میزان پایبندیشان به وعدههای دوران مربوط به کارزار انتخاباتیشان را دریابند.
دویچه وله می نویسد: ترامپ پیش از این بارها تعیین بازه زمانی ۱۰۰ روزه برای سنجش کارکرد دولت خود را به سخره گرفته بود. بدیهی است که بسیاری از وعدهها را نمیتوان در چنین دوره زمانی کوتاهی اجرا کرد. اما یکصد روز برای پرتوافکنی به سمت و سوی حرکت دولت کفایت میکند.
فاصله حرف تا عمل
سخنگوی کاخ سفید از دستاوردهای کلان دولت ترامپ در یکصد روز نخست زمامداری او سخن گفته است. مفسران و تحلیلگران اما با دیده تردید به کارنامه او مینگرند؛ کارنامهای که در عرصه داخلی و همچنین در گستره بینالمللی بیش از آنکه سیاههای از موفقیتها را شامل شود، حکایت از تلاشهای نافرجام دارد.
ترامپ هنوز موفق به احداث دیوار مرزی با مکزیک نشده است و نتوانسته فرمان مهاجرتی خود علیه ۶ کشور عمدتا مسلمان و از آن جمله ایران را به کرسی بنشاند.
محورهای اصلی سیاست خارجی
سه محور اصلی سیاست خارجی که ترامپ در کارزار انتخاباتی خود مطرح کرده بود، عملی نشدند. این سه محور به باور دویچه وله، عبارتند از:
• نزدیکی با روسیه و همکاری دو کشور برای فائق آمدن بر چالشهای بینالمللی
• مجازات چین به خاطر دخل و تصرف مصنوعی در ارزش واحد پول آن کشور
• لغو توافق هستهای با جمهوری اسلامی ایران
مایکل ورز: دونالد ترامپ یک فرد کاملا غیرسیاسی است و چنین خصوصیتی برای رئیس جمهوری آمریکا، میتواند بسیار سرنوشتساز و مخرب باشدهیچ یک از این سه محور تا کنون اجرایی نشدهاند. از آن گذشته، ترامپ رویکرد انتقادی خود را در قبال ناتو تعدیل کرده و حال نقش ناتو را برای حفظ امنیت و صلح در جهان بسیار مهم میداند.
در عرصه سیاست خارجی، ترامپ سیاست دولتهای پیشین آمریکا را در عمل ادامه داده است. با این تفاوت که سیاست و مواضع او قابل پیشبینی نیست.
«اریک گومز» از اندیشکده لیبرال محافظهکار «کاتو»، درباره سیاست خارجی ۱۰۰ روز نخست دولت ترامپ میگوید: «ترامپ از هر سه منبع فشار سیاسی، فشار دیپلماتیک و فشار نظامی برای پیشبرد سیاست خود بهره میگیرد. اما مشکل آنجاست که سیاستهای او قابل پیش بینی نیستند. علت آن هم این است که او مدام نظر خود را تغییر میدهد. و علت این چرخشهای نظری را باید در این نکته جست که او قادر به فهم پیچیدگیهای مسائل سیاست بینالملل نیست.»
«مایکل ورز» از اندیشکده «مرکز پیشرفت آمریکا»، معتقد است که بیشتر مشاوران ترامپ مواضع افراطی راست و محافظهکارانه دارند و نیروهای نظامی در دولت او نقش بسیار زیادی ایفا میکنند.
به گفته او، از دوره روزولت تا امروز، در هیچ دولت آمریکا بیش از یک ژنرال حضور نداشته است، حال آنکه نقش نیروهای نظامی در دولت ترامپ بسیار بالاست.
نظامی کردن سیاست خارجی
به اعتقاد اریک گومز، خطر «میلیتاریزه» کردن سیاست خارجی آمریکا موجود است، چون ترامپ ابایی از استفاده از نیروی نظامی برای حل مسائل ندارد.
گومز به بمباران اخیر سوریه و پرتاب بمب در افغانستان اشاره میکند و بر این باور است که ترامپ در جنگ یمن نیز آماده است با کمک تسلیحاتی از عملکرد نظامی عربستان سعودی در این جنگ پشتیبانی کند.
به دنبال اظهارات ترامپ درباره استقلال تایوان و افزایش خطر جنگ در شبه جزیره کره، موضوع افزایش تنش با چین نیز از دیگر عرصههایی است که میتوان برای سنجش سیاست خارجی او در نظر داشت.
آیا بحرانی مشابه بحران کوبا تکرار میشود؟
«جک جنز» از «موسسه آمریکایی تحقیقات معاصر آلمان» در دانشگاه جان هاپکینز، نگران آن است که تنش در شبه جزیره کره تشدید شود. به باور او کره شمالی نه تنها به دلیل آنکه صاحب جنگافزارهای هستهای است، بلکه به واسطه دارا بودن موشکهای دوربرد میتواند خطرناک باشد.
«مایکل ورز» از اندیشکده «مرکز پیشرفت آمریکا»، معتقد است که بیشتر مشاوران ترامپ مواضع افراطی راست و محافظهکارانه دارند و نیروهای نظامی در دولت او نقش بسیار زیادی ایفا میکنند. جنز تنش کنونی بین کره شمالی و آمریکا را با بحران کوبا در سال ۱۹۶۲ مقایسه میکند. در آن هنگام دولت آمریکا بر آن بود تا مانع از استقرار کلاهکهای هستهای و موشکهای حامل آن در کوبا شود. در آن هنگام، جان افکندی برای حل این بحران با مشاوران و اعضای دولت خود مشورت کرد. حال آنکه مشاوران ترامپ فاقد اطلاعات لازم بوده و بسیاری از پستهای حساس دولت او هنوز خالی هستند. از این روست که جنز میگوید، تصمیمات ترامپ بیشتر حالت «غریزی» دارد تا آنکه بر دانش و آگاهی استوار باشد.
ترامپ یک فرد غیرسیاسی است
مایکل ورز ارزیابی خود از دولت ترامپ را با یک انتقاد تند همراه میکند. به باور او، ترامپ فردی است با گستره دیدی بسیار محدود، فاقد آموزش، کنجکاوی و تمایل به فهم جهان. او کسی است که اطلاعات سیاسی خود را از طریق شبکههای تلویزیونی محافظهکار آمریکا کسب میکند. نیروی محرک او یکی خودشیفتگی است و دیگری نیاز مفرط به پذیرش خود از سوی دیگران.
مایکل ورز میگوید، در واقعیت امر، دونالد ترامپ یک فرد کاملا غیرسیاسی است و چنین خصوصیتی برای مهمترین مقام جهان، یعنی رئیس جمهوری آمریکا، میتواند بسیار سرنوشتساز و مخرب باشد.