یک باغدار پسته تشریح کرد؛
ناگفتههایی از مافیای سم که باغات پسته را نابود کردهاند/ چرا بازار اروپا را از دست دادیم؟
یک کشاورز و باغدار پسته معتقد است مافیای کود و سم، باغات پسته را نابود کردهاند و این مافیا در مقابل هر داده علمی در بخش کشاورزی مقاومت میکند چرا که با منافعش در تضاد است.
رویداد۲۴ پسته یکی از محصولاتی است که اگرچه این روزها همه از قیمت سرسامآور آن نالانند، اما از مزیتهای نسبی کشور برای صادرات بشمار میآید و از جمله محصولات ارزآور ایران است. پسته سال هاست که در کشور ما کشت میشود، اما این روزها حال روز این محصول بومی چندان هم خوب نیست به طوری که برخی از کارشناسان معتقدند پسته دیگر تاب کوچکترین آسیبی را ندارد.
در ادامه بخش اول مصاحبه با دکتر نعمت احمدی از کارشناسان این محصول کشاورزی که از جمله باغداران پسته است، را میخوانید:
* اخیرا رییس اتحادیه پسته اعلام کرده است «وضعیت تولید پسته در سال آینده به علت تامین نشدن سرما با خطر مواجه است و ممکن است تولید پسته مانند امسال مطلوب نباشد». آیا این مسئله درست است؟
– چند روز بیشتر تا چله زمستان فرصت باقی است و علاوه بر آن اسفند ماه هم هست که ممکن است نیاز سرمایی درختهای پسته را تامین کند چرا که گونههای مختلف پسته نیازهای سرمایی متفاوتی دارند یعنی پستههای فندوقی، کله قوچی، اکبری و احمد آقایی هر کدام یک میزان نیاز سرمایی دارند که بین ۶۰۰ تا هزار ساعت است و از طرفی هم کشت پسته در کشور ما به طور گسترده در ۱۴ استان انجام میشود؛ با این حال نیاز سرمایی باغات پسته استان مرکزی تامین شده و حتی مهلت برای دریافت سرمای بیشتر هم دارند، اما استانهایی مثل خراسان هنوز نیاز به سرمای بیشتری دارند.
باید به این نکته توجه داشته باشیم که نیاز سرمایی زمانی تامین میشود که دما از ۷ درجه پایینتر بیاید و نیازی نیست که دما حتما به صفر درجه یا کمتر از آن برسد و امیدواریم این نیاز سرمایی در خیلی از استانها تامین شود و در استانهایی هم که نیاز سرمایی برطرف نشده است، اگر باغداران گرفتار مافیای سم و کود نشوند امکان تامین نیاز سرمایی به طور مصنوعی هست.
* چگونه میتوان این نیاز سرمایی را به طور مصنوعی برطرف کرد؟
– روغن ولک و دورمکس از جمله مواد شیمیایی هستند که وقتی نیاز سرمایی به طور طبیعی فراهم نمیشود، محلول پاشی آنها جبران مافات این نیاز درختان را میکند، اما متاسفانه مافیای کود و سم، این دو روغن را که محلول آن باید با پارافین همراه باشد با روغن سوخته و گازوییل ترکیب و به کشاورز عرضه میکند و بسیاری از گرفتاریهایی که باغات کرمان و دیگر استانها دچار آن شدند از این ناخالصی روغن ولک پیدا شده است.
مافیای کود و سم، باغات پسته را نابود کردهاند
در آمریکا هم روغن ولک و هم روغن دورمکس مورد استفاده قرار میگیرند، اما چون با فرمول اصلی و به طور استاندارد تولید میشود به طریق مصنوعی نیاز سرمایی را برطرف میکند بدون اینکه هیچ مشکلی برای درخت پیش بیاید.
مسئله ما تنها نیاز سرمایی درختان نیست و مسائل دیگری هم در تولید پسته دخیل هستند از جمله مسائل آب و هوایی که در اسفند و فروردین پیش بینی میشود. زمانی که دما از ۱۲ درجه پایینتر نرود رویش درختان پسته شروع میشود؛ چه بذرها و دانهها و چه درختان. زمانی که به گرمای بالای ۲۵ درجه در اسفند و فروردین برسیم حرکت جوانهها آغاز میشوند و نخستین جوانههای پستهای که رویش میکنند گلهای نر هستند. اگر بعد از میزان افزایش دمایی که مقدار آن را گفتم جوانهها رویش کردند سرما بازگردد گلهای نر ریزش خواهند داشت و بعد که گلهای پسته آمدند گل نر نخواهیم داشت بنابراین مسئله و مشکل باغات پسته تنها نیاز سرمایی نیست بلکه گرمایی که در اسفند و فروردین خواهیم داشت نیز یکی دیگر از مسائل ماست و متاسفانه با پیش بینیهایی که میشود در فروردین گرمای زودرسی خواهیم داشت که اگر این پیش بینی واقعیت پیدا کند پسته دچار یک معضل بزرگ میشود.
سال گذشته هم که در استانهایی همچون یزد و کرمان پسته نبود همین گرفتاری را داشتیم، مضاف بر اینکه سم پاشیهای بیجا و روغن ولک آلوده به گازوئیل بر شاخه و سرشاخهها اثر گذاشته است و در کرمان شاخههای رویش که میوه سال آینده بر آنهاست خیلی آسیب دیده اند با این حال امیدواریم که این پیش بینیها درست از آب درنیایند چرا که صنعت پسته تاب یک تنش دیگر را ندارد یعنی اگر صنعت پسته ما در همین بخش تولید به خصوص در استانهای تک محصولی مثل یزد و کرمان یک چالش دیگر را تجربه کند دیگر توان ادامه کار را نخواهد داشت و فراموش نکنیم که خشکسالی و کمبود، هم مزید بر علت است.
* گفتید یکی از معضلات بزرگ صنعت پسته، مافیای سم و کود است. آیا این مافیا شناسایی شده و از اقدامات آنها جلوگیری به عمل آمده است؟ یا اینکه به علت نیازسازیهایی که برای کشاورزان کرده اند امکان مقابله با آنها وجود ندارد؟
– بگذارید صورت مسئله را نوعی دیگر بیان کنم؛ درباره مطلبی که راجع به روغن ولک گفتم مدتی است که مد شده که کارشناسان میگویند برای تامین نیازهای سرمایی و برای اینکه درخت را زودتر به مرحله رویش برسانیم از روغن ولک استفاه کنید و این اتفاق هم افتاده است؛ از آن طرف مافیای سم و کود هم پارافین را که ماده اصلی روغن ولک است از آن حذف کرده و به جای آن مواد زائدی را که گفتم اضافه میکند و این مسئله در حالی است که ما یک آزمایشگاه درست و حسابی برای اینکه این روغن را آزمایش کند و به آن مجوز دهد نداریم و نتیجه همین شده است که بین ۷۰ تا ۸۰ درصد این روغنها به نحوی که گفتم تولید میشود و ترکیب آنان درخت را عقیم میکند.
مافیای سم و کود با هر نوع داده علمی که متضاد با منافعش باشد مقاومت میکند
مافیای سم و کود با هر نوع داده علمی که متضاد با منافعش باشد مقاومت میکند و علیه دادههای علمی تبلیغات سوء میکند. فردی به نام دکتر حسین حکم آبادی که پدر معنوی پسته ایران است، کارشناسترین فردی است که در این حوزه فعالیت میکند و هیچ وابستگی به نهاد یا سازمانی یا مجموعهای که سم و کود تولید میکنند ندارد و صرفا نظر علمی خود را میدهد، اما در عوض کسانی را داریم که عضو مرکز تحقیقات پسته هستند که یا خود وارد کننده کود هستند یا در واردات کود و سم و سودآوریها شریک هستند و کارشان مقاومت در برابر دادههای علمی کشاورزی است و حتی کشاورز را وادار به خرید این کودها میکنند.
در ادامه بخش اول مصاحبه با دکتر نعمت احمدی از کارشناسان این محصول کشاورزی که از جمله باغداران پسته است، را میخوانید:
* اخیرا رییس اتحادیه پسته اعلام کرده است «وضعیت تولید پسته در سال آینده به علت تامین نشدن سرما با خطر مواجه است و ممکن است تولید پسته مانند امسال مطلوب نباشد». آیا این مسئله درست است؟
– چند روز بیشتر تا چله زمستان فرصت باقی است و علاوه بر آن اسفند ماه هم هست که ممکن است نیاز سرمایی درختهای پسته را تامین کند چرا که گونههای مختلف پسته نیازهای سرمایی متفاوتی دارند یعنی پستههای فندوقی، کله قوچی، اکبری و احمد آقایی هر کدام یک میزان نیاز سرمایی دارند که بین ۶۰۰ تا هزار ساعت است و از طرفی هم کشت پسته در کشور ما به طور گسترده در ۱۴ استان انجام میشود؛ با این حال نیاز سرمایی باغات پسته استان مرکزی تامین شده و حتی مهلت برای دریافت سرمای بیشتر هم دارند، اما استانهایی مثل خراسان هنوز نیاز به سرمای بیشتری دارند.
باید به این نکته توجه داشته باشیم که نیاز سرمایی زمانی تامین میشود که دما از ۷ درجه پایینتر بیاید و نیازی نیست که دما حتما به صفر درجه یا کمتر از آن برسد و امیدواریم این نیاز سرمایی در خیلی از استانها تامین شود و در استانهایی هم که نیاز سرمایی برطرف نشده است، اگر باغداران گرفتار مافیای سم و کود نشوند امکان تامین نیاز سرمایی به طور مصنوعی هست.
* چگونه میتوان این نیاز سرمایی را به طور مصنوعی برطرف کرد؟
– روغن ولک و دورمکس از جمله مواد شیمیایی هستند که وقتی نیاز سرمایی به طور طبیعی فراهم نمیشود، محلول پاشی آنها جبران مافات این نیاز درختان را میکند، اما متاسفانه مافیای کود و سم، این دو روغن را که محلول آن باید با پارافین همراه باشد با روغن سوخته و گازوییل ترکیب و به کشاورز عرضه میکند و بسیاری از گرفتاریهایی که باغات کرمان و دیگر استانها دچار آن شدند از این ناخالصی روغن ولک پیدا شده است.
مافیای کود و سم، باغات پسته را نابود کردهاند
در آمریکا هم روغن ولک و هم روغن دورمکس مورد استفاده قرار میگیرند، اما چون با فرمول اصلی و به طور استاندارد تولید میشود به طریق مصنوعی نیاز سرمایی را برطرف میکند بدون اینکه هیچ مشکلی برای درخت پیش بیاید.
مسئله ما تنها نیاز سرمایی درختان نیست و مسائل دیگری هم در تولید پسته دخیل هستند از جمله مسائل آب و هوایی که در اسفند و فروردین پیش بینی میشود. زمانی که دما از ۱۲ درجه پایینتر نرود رویش درختان پسته شروع میشود؛ چه بذرها و دانهها و چه درختان. زمانی که به گرمای بالای ۲۵ درجه در اسفند و فروردین برسیم حرکت جوانهها آغاز میشوند و نخستین جوانههای پستهای که رویش میکنند گلهای نر هستند. اگر بعد از میزان افزایش دمایی که مقدار آن را گفتم جوانهها رویش کردند سرما بازگردد گلهای نر ریزش خواهند داشت و بعد که گلهای پسته آمدند گل نر نخواهیم داشت بنابراین مسئله و مشکل باغات پسته تنها نیاز سرمایی نیست بلکه گرمایی که در اسفند و فروردین خواهیم داشت نیز یکی دیگر از مسائل ماست و متاسفانه با پیش بینیهایی که میشود در فروردین گرمای زودرسی خواهیم داشت که اگر این پیش بینی واقعیت پیدا کند پسته دچار یک معضل بزرگ میشود.
سال گذشته هم که در استانهایی همچون یزد و کرمان پسته نبود همین گرفتاری را داشتیم، مضاف بر اینکه سم پاشیهای بیجا و روغن ولک آلوده به گازوئیل بر شاخه و سرشاخهها اثر گذاشته است و در کرمان شاخههای رویش که میوه سال آینده بر آنهاست خیلی آسیب دیده اند با این حال امیدواریم که این پیش بینیها درست از آب درنیایند چرا که صنعت پسته تاب یک تنش دیگر را ندارد یعنی اگر صنعت پسته ما در همین بخش تولید به خصوص در استانهای تک محصولی مثل یزد و کرمان یک چالش دیگر را تجربه کند دیگر توان ادامه کار را نخواهد داشت و فراموش نکنیم که خشکسالی و کمبود، هم مزید بر علت است.
* گفتید یکی از معضلات بزرگ صنعت پسته، مافیای سم و کود است. آیا این مافیا شناسایی شده و از اقدامات آنها جلوگیری به عمل آمده است؟ یا اینکه به علت نیازسازیهایی که برای کشاورزان کرده اند امکان مقابله با آنها وجود ندارد؟
– بگذارید صورت مسئله را نوعی دیگر بیان کنم؛ درباره مطلبی که راجع به روغن ولک گفتم مدتی است که مد شده که کارشناسان میگویند برای تامین نیازهای سرمایی و برای اینکه درخت را زودتر به مرحله رویش برسانیم از روغن ولک استفاه کنید و این اتفاق هم افتاده است؛ از آن طرف مافیای سم و کود هم پارافین را که ماده اصلی روغن ولک است از آن حذف کرده و به جای آن مواد زائدی را که گفتم اضافه میکند و این مسئله در حالی است که ما یک آزمایشگاه درست و حسابی برای اینکه این روغن را آزمایش کند و به آن مجوز دهد نداریم و نتیجه همین شده است که بین ۷۰ تا ۸۰ درصد این روغنها به نحوی که گفتم تولید میشود و ترکیب آنان درخت را عقیم میکند.
مافیای سم و کود با هر نوع داده علمی که متضاد با منافعش باشد مقاومت میکند
مافیای سم و کود با هر نوع داده علمی که متضاد با منافعش باشد مقاومت میکند و علیه دادههای علمی تبلیغات سوء میکند. فردی به نام دکتر حسین حکم آبادی که پدر معنوی پسته ایران است، کارشناسترین فردی است که در این حوزه فعالیت میکند و هیچ وابستگی به نهاد یا سازمانی یا مجموعهای که سم و کود تولید میکنند ندارد و صرفا نظر علمی خود را میدهد، اما در عوض کسانی را داریم که عضو مرکز تحقیقات پسته هستند که یا خود وارد کننده کود هستند یا در واردات کود و سم و سودآوریها شریک هستند و کارشان مقاومت در برابر دادههای علمی کشاورزی است و حتی کشاورز را وادار به خرید این کودها میکنند.
برای مثال، برای همین نیاز سرمایی، شرکتی محصولی به نام دورمکس را وارد میکرد؛ آقایان آمدند و محصول جایگزین خودشان را پیشنهاد کردند و از طرفی یک گزارش خلاف به جاهای مختلف دادند که این محصولی که وارد میشود اشکال دارد و شرکتی که این روغن را وارد میکرد مشمول ارز ۴۲۰۰ تومانی نشد و دیگر نتوانست وارد کند؛ پس از این ماجرا مراجع مختلف پیگیری کردند و دیدند که گزارشی را که رقبا دادند گزارش خلافی است و محصول دورمکس، محصولی کاملا علمی و آزمایشگاهی بدون خطر برای درختان پسته است و زمانی معذوریتها رفع شد که دیگر فایده نداشت چرا که این شرکت بازار را از دست داده بود و قادر نبود دورمکس را وارد کند.
اگر بخواهم به نمونه دیگری اشاره کنم، میتوانم از آفتی صحبت کنم به عنوان شیره که اصطلاح علمی آن پسیل است، اما در میان ما کشاورزان به شیره مصطلح است که دو نوع خشک وتر دارد. در کرمان با هدایت مافیای سم و کود و بسیاری از کارشناسان که متاسفانه متاثر از اینها هستند، تا ۱۶ بار به درخت سم پاشی کردند و اصلا در شهر من زرند بسیاری از جوانان هستند که تنها کارشان این است که با یک تراکتور و دستگاه سم پاش از صبح در مجموعه باغهای پسته شروع به سم پاشیهای عجیب غریب میکنند و این کار باعث شده است که درختها از بین بروند و به جرأت میگویم بسیاری از درختها عقیم شده اند؛ هر دور هم که سم پاشی به این صورت انجام شود، تانکری در باغ زده میشود که محتویات آن تا سقف ۴۰۰ هزار تومان فروخته میشود.
فرض کنید ۵۰۰ هزار هکتار باغ پسته داریم و هر باغ هم با راهنمایی و شیطنت این مافیای سم و کود، سم پاشی ادواری تا ۱۶ مرتبه میشود و هر دوره سم پاشی هم حدود ۴۰۰ هزار تومان هزینه دارد و یک حساب و کتاب ساده نشان میدهد که سود حاصل از فروش این سمها که به جان درختان پسته میاندازند، چقدر میشود.
با تمام این اوصاف دکتر حکم آبادی، بعد از یک تحقیق میدانی در باغهای پسته گفت که نیاز درختان را محلول سولو پتاس برآورده میکند که قیمت این محلول که تازه گران هم شده است بیش از کیلویی هفت هزار تومان نیست و به جای سمی که آقایان پیشنهاد میکنند که به طور عمده استفاده میشود، میزان لازم برای استفاده از محلول ۳ در هزار است و سولو پتاس که کیلویی هفت هزار تومان است را برای استفاده در یک باغ تا سقف ۴۰ هزار تومان میتوان تهیه کرد و این میزان تفاوت دارد با سمی که بعضی اوقات تا ۴۰۰ هزار تومان هم فروخته میشود.
همچنین، برای اینکه مصرف کود بیشتر شود آقایان توصیه میکنند که وقتی درختان باغ این سقف از آفت را گرفتند شروع به سم پاشی کنید. اما آقای حکم آبادی معتقد است که ما قرار نیست درمان کنیم بلکه باید پیشگیری کنیم آن هم با کودی مثل سولوپتاس که ۴۸ درصد آن گوگرد و ۵۲ درصد آن پتاس و آهن و باقی مواد معدنی دیگر است و ۴۸ درصد گوگرد آن آفت شیره یا پسیل را از بین میبرد و سم هم نیست بلکه یک گوگرد خاص است.
اما سم فروشها طور دیگری به کشاورز فهمانده اند که باید درمان کنید، اما آقای حکم آبادی میگوید باید پیشگیری کنیم تا از آلوده شدن درخت جلوگیری شود تا نیازی به درمان نباشد و باعث شود به جای آنکه باغدار سالی ۱۰۰ میلیون سم بخرد نیاز خود را با سالی یک میلیون تومان تامین کند.
از طرفی فرمول سم در دست آقایان است و هر طور که بخواهند آن را ترکیب میکنند؛ برای مثال نمایشگاهی در پارک گفتگو با حضور یکی از مقامات عالیرتبه وزارت جهاد کشاورزی برگزار شد و ۵۸ شرکت سازنده کود، محصولات خود را آورده بودند و من از هر یک از این ۵۸ شرکت یک لیتر کود خریدم و به آزمایشگاه بردم و دیدیم فرمولی که روی بستههای کودها درج کرده بودند از اساس، میزان و محتویات آن با کودی که عرضه کرده بودند متفاوت بود و هیچ کدام آن فرمول واقعی نبود. پس از آن از همین مقام عالیرتبه وزارت جهاد پرسیدم که چرا اینها را به رسانهها معرفی نمیکنید و گفت نمیشود.
عملکرد مافیای سم و کود باعث از دست رفتن بازار پسته در اروپا شده است
به هر حال، مافیای سم و کود به گونهای خاص عمل میکند و نظارتی هم بر آن نیست؛ من به جرأت میتوانم بگویم اگر محصول هر شرکت داخلی کودسازی که اسمش را بیاورید حتی اگر معروف هم باشد به آزمایشگاه دهید میبینید که فرمول آن مطابق با آنچه گفته شده نیست، یعنی تقلبی است. بسیاری از سمومی که در کشور ما مصرف میشوند در جاهای دیگر اصلا اجازه مصرف ندارند؛ علت اینکه ما بازارهای اروپا را از دست دادیم عملکرد همین شرکتها است که متاسفانه کارشناسان بخش کشاورزی هم از آنها خط میگیرند و مصرف این محصولات را توصیه میکنند و همین مسئله باعث شده است ما نتوانیم ایزوهای اروپا را دریافت کنیم و بازارهای اروپا را از دست دهیم.
صنعت پسته یکی از مظلومترین صنعتها است، اما به چه علت؟ قیمت پسته در بازار جهانی بین ۱۱ تا ۱۲ دلار بود و دلار که ناگهان با افزایش قیمت رو به رو شد قیمت پسته هم بالا رفت و کشاورز توانست آن را نزدیک به کیلویی ۱۷۰ هزار تومان بفروشد، اما باید بدانیم که پسته جزو سبد غذایی مردم نیست و اگر در آجیل هم باشد ۱۰ درصد هر آجیلی پسته است و در اصل پسته یک محصول صادراتی است.
پشت پرده ماجرای پستافین و گردنبند پسته
بگذارید مثالی بزنم؛ قیمت شیر، ابتدای سال جاری چقدر بوده و الان چقدر شده است؟ وقتی مقایسه کنیم میبینیم افزایش چهار برابری داشته است و یا محصولات دیگر هم همین طور، اما برای اینکه سرپوشی بر افزایش قیمت آن کالاهایی که در سبد غذایی مردم است بگذارند آمدند پستافین و گردنبند پسته ساختند.
* شما به نمایشگاه پارک گفتگو اشاره کردید که با حضور مقامات جهاد کشاورزی برگزار شد و وزارت جهاد کشاورزی هم مدعی نظارت جدی بر بخش کشاورزی است و مسئولان آن هم دائما در حال مقایسه آمارهای امسال با دهههای گذشته هستند و از افزایشهای عمده بخش کشاورزی میگویند، اما حرفهای شما به عنوان یک کشاورز خلاف حرف مسئولان وزارت جهاد است به طوری که آنها حتی توان مقاومت با مافیای سم و کود را هم نداشتند. میشود در اینباره توضیح دهید؟
– آمارهایی که در بخش کشاورزی میدهند قبول میکنم، اما یک سوال میپرسم؛ وزارت جهاد کشاورزی برای من کشاورز چه قدمی برداشته است؟ وزارت جهاد در افزایش نرخ تولید محصولات کشاورزی هیچ نقشی نداشته است و در حال حاضر اگر آمار کشت یک محصول در یکی از نقاط کشور را از مسئولان وزارت جهاد بپرسید و مقدار آن را بخواهید از آن بی اطلاع خواهند بود و اصلا نمیدانند و دخالتی ندارند.
منظورم این نیست که وزارت جهاد کشاورزی نظارت ندارد بلکه حضور ندارد و برای مثال اگر فردا بگویند مجموعه وزارت جهاد کشاورزی تعطیل شود هیچ تاثیری روی باغها و مزرعههای ما نخواهد داشت. نقش این وزارتخانه فقط در حدی شده که گوشت از کجا بیاورد و در داخل نقش و جایگاهی ندارد و برای اثبات حرف خود میگویم که اگر نقشی داشت الان که فصل استفاده از روغن ولک و تامین نیاز سرمایی پسته است وزارت جهاد کشاورزی به عنوان متولی بخش کشاورزی حداقل باید اعلام میکرد که کشاورزان باید از کدام برند این روغن استفاده کنند؛ شما به عنوان یک خبرنگار به روابط عمومی این وزارتخانه زنگ بزنید و بپرسید که یک برند روغن ولک برای تامین نیاز سرمایی پسته معرفی کنید، اما این متولی امور کشاورزی حتی نمیتواند یک برند نمونه برای نیازی ساده را معرفی کند.
* همه ما میدانیم که اگر ایران در پنج محصول مزیت نسبی داشته باشد یکی از آنها پسته است، اما با دست خود در حال از بین بردن این مزیتی هستم. شما به عنوان یک کشاورز با این جریان مافیا که کمر به نابودی صنعت پسته بسته است مقابله نکرده اید؟
– چه کار میتوانیم بکنیم؛ مگر ما قدرت نظارتی یا اجرایی داریم؟ تنها میتوانیم بگوییم که چه اتفاقاتی در حال افتادن است و نتیجه این اتفاقات چیست؛ من خود به بعضی از شرکتهایی که کود میسازند رفتم و با چشم خود دیدهام که این کارخانهها دو یا سه مخزن دارند و ملات چغندر را به اضافه چند پودر ترکیب میکنند و کود تحویل میدهند در حالی که در کشوری مثل آمریکا نهاد و سازمان مخصوصی وجود دارد که تا این نهاد مجوز ندهد کسی اجازه تولید نیم لیتر کود را ندارد، اما اینجا کشاورزان بی پناهترین قشر جامعه هستند. پسته به هر حال قیمتی دارد و دست کم شرایط سال گذشته باعث شد که دست کشاورز در جیب خودش برود.
منبع: اقتصاد24