دیروز روز بزرگداشت مولانا بود اما ...
امید کاجیان، روزنامهنگار در یادداشتی به مناسبت روز بزرگداشت مولانا، از غفلت مسئولان کشورمان نسبت به حفظ این شاعر گرانقدر و تلاشهای کشور ترکیه برای ثبت مولانا به نام خود، نوشت.
رویداد۲۴ امید کاجیان، روزنامهنگار در یادداشتی نوشت:
در دنیا مرسوم است که مشاهیرخود را ارج بگذارند و اسطورههایشان را گرامی دارند. گاه حتی برای بسیاری از آنان داستانها نقل میکنند، داستانهایی که بی شباهت به افسانه نیست. افسانه سرایی از برخی شخصیتها برای نشان دادن قدمت و قدرت تاریخ یک کشور، رسمی معمول است.
حال آنکه درایران وجود دارند چهرههای به نام و جهانیای که نه به اسطوره سازی نیاز دارند و نه افسانه سرایی. چهرههایی که در واقعیت، مثال داستانهای اساطیری اند. خود پر افتخارند و باعث رشک نه فقط ایران بلکه کشورها و ملل دیگر. جلالالدین محمد بلخی معروف به مولانا، مولوی و رومی، یا هرچه که نامش را بگذارید یکی از همین چهره هاست. چهرهای که امروز روز بزرگداشت اوست. از مشهورترین شاعران پارسی گوی ایرانی. «خداوندگار» ادب این سرزمین.
مولانا در بسیاری از کشورهای همسایه فقط یک شاعر نیست که دیوان شمسش دست به دست میچرخد. نمونه اش همین ترکیه که همه کاری میکند تا این شاعرفارسی زبان ایرانی را از تبار خویش بداند. حتی طریقه مولویه را به عنوان یک مرام در این کشور به راه انداخته و پیروانی هم دارد.
مولانا در بسیاری از کشورهای همسایه فقط یک شاعر نیست که دیوان شمسش دست به دست میچرخد. نمونه اش همین ترکیه که همه کاری میکند تا این شاعرفارسی زبان ایرانی را از تبار خویش بداند. حتی طریقه مولویه را به عنوان یک مرام در این کشور به راه انداخته و پیروانی هم دارد.
مولانا برای مردم قونیه گاه مثل قدیس قابل ستایش است. ترکیه برای تصاحب این شاعر نامی و افتخار ایرانی به آب و آتش زد و سالی را به نام سال جهانی مولانا در سازمان ملل هم به ثبت رساند. ترکیه به واسطه آرامگاهی که از مولانا در قونیه است- هرچند برخی معتقدند محل دفن شدن شدن مولانا نه در قونیه بلکه درخوی است -مدت هاست که در غفلت مسئولان ما این شخصیت را به کلی از آن خود کرده است. البته ناگفته نماند که جهان عرب هم مولوی را پاس میدارد و اشعارش را بر چشم میگذارد.
مولانا در دل غربیها هم به ویژه در این سالها ریشه دوانده است. بلخ و افغانستان کنونی هم که دیگر جای صحبتی ندارد نا سلامتی مشهور است به محمد بلخی ... و زاده بلخ درایران آن زمان و همسایه امروز.
اما در کشور خودش ماجرایی دیگر دارد. تا پیش از این برای مردمان ما داستانهای شیداییاش با شمس نقل محافل بود و حالا دردسری که فیلمسازی در مورد زندگی وی دارد.
اما در کشور خودش ماجرایی دیگر دارد. تا پیش از این برای مردمان ما داستانهای شیداییاش با شمس نقل محافل بود و حالا دردسری که فیلمسازی در مورد زندگی وی دارد.
دیگر همه میدانند داستان «مست عشق» عنوان تازهترین ساخته حسن فتحی قرار بود باشد. فیلمی برای شمس و مولانا و با حضور و بازیگری پارسا پیروزفر و شهاب حسینی. اما پیش از حتی گرفتن مجوزهای ساخت. امروز با مخالفتهایی خاص مواجه شده که سر نوشت ساخت این اثر را در محاق فروبرده است. البته مخالفت با این فیلم نه به خاطر عاشقانههای شمش و مولانا است که در پوست و استخوان ادبیات داستانی ایران مان ریشه دوانده، بلکه جنجال، ریشه در راه ورسم صوفی گری دارد.
اینکه گفته میشود اگر این فیلم ساخته شود تبلیغ این رسم و مسلک است. هرچند سازندگان این فیلم میگویند که چنین چیزی نیست و هرگز صوفی گری تبلیغ نشده، اما فعلا ساخت این کار با سد بزرگی روبه رو ست. این موضوع زمانی قابل تاملتر میشود که بدانیم در مورد زندگی مولانا، هنرمندان زیادی از کشورهای گوناگون، آثار مختلفی خلق کرده اند. حتی هالیوود نیز دراین میان دست به کار شده. ولی شوربختانه درایران تا قبل از «مست عشق» سهم ایران از آن به جز فیلمی با نام جلال الدین –تقریبا هیچ است. البته آن کار هم به خوبی دیده نشد.
در زمانهای که مد شده است کشورهای دیگر، سرمایهها و چهرهها و آداب و رسوم ما را با نام میراث معنوی خودشان در سازمان ملل ثبت میکنند و مسئولان ما هم دست روی دست گذاشته و یا نهایتاً به اعتراضات و نامه نگاریهایی محدود یا چند جمله کنایهای دررسانههای داخلی نسبت به سرقت آداب و رسوم و شخصیتهای ما توسط کشورهای دیگر، بسنده کرده اند، اینکه پرداخت به موضوعاتی مانند ساخت یک فیلم از شخصیت مولانا نیز با چنین محدودیتها و مصائبی روبه رو شود جای تامل دارد.
به هرروی مولانا را همه میشناسند و دیروز روز بزرگداشت او بود؛ هرچه باشد ما زاده ایرانیم جایگاهی که مولانا روزی روزگاری به آن تعلق داشت.
در زمانهای که مد شده است کشورهای دیگر، سرمایهها و چهرهها و آداب و رسوم ما را با نام میراث معنوی خودشان در سازمان ملل ثبت میکنند و مسئولان ما هم دست روی دست گذاشته و یا نهایتاً به اعتراضات و نامه نگاریهایی محدود یا چند جمله کنایهای دررسانههای داخلی نسبت به سرقت آداب و رسوم و شخصیتهای ما توسط کشورهای دیگر، بسنده کرده اند، اینکه پرداخت به موضوعاتی مانند ساخت یک فیلم از شخصیت مولانا نیز با چنین محدودیتها و مصائبی روبه رو شود جای تامل دارد.
به هرروی مولانا را همه میشناسند و دیروز روز بزرگداشت او بود؛ هرچه باشد ما زاده ایرانیم جایگاهی که مولانا روزی روزگاری به آن تعلق داشت.