بلایی هولناکی که نیمه شب بر سر رویای ۱۹ ساله آمد!
من که همیشه صورتم را با سیلی سرخ نگه داشته ام تا کسی از راز زندگی ام سر در نیاورد حالا سرگردان شده ام و نمیدانم چه کار کنم.
رویداد۲۴ پدر ۶۶ ساله در دایره اجتماعی کلانتری افزود: هر چه میکشم از ندانم کاریهای همسرم است. من بازنشسته هستم و پسرم چند سال قبل ازدواج کرده است. اما رویا دختر کوچکم که الان ۱۹ سال دارد با کارهایش عذابم میدهد و آن قدر اذیتم کرده است که دوست دارم سر به بیابان بگذارم.
راستش را بخواهید همسرم که آزادیهای زیادی برای دخترم قائل است از مدتی قبل مجبورم کرد برای این بچه یک خودرو بخرم. او پول بی حساب و کتاب نیز در اختیار شیرین میگذاشت و تا میخواستم حرفی بزنم میگفت: مگر دختر من از دخترخاله هایش کمتر است که....
متأسفانه منشاء همه این رفتارهای غلط تربیتی چشم و هم چشمی بود و آبرویم را سوزاند و خاکستر کرد. پدر دل شکسته آهی کشید و افزود: من که از رفت و آمدهای وقت و بی وقت دخترم به تنگ آمده بودم از مدتی قبل او را به طور نامحسوس تحت کنترل قرار دادم و متوجه شدم پاره تنم به مواد مخدر صنعتی اعتیاد پیدا کرده است.
بیشتر بخوانید: مادر جوان دختر ۲۱ ساله خود را با شال خفه کرد!
راستش را بخواهید همسرم که آزادیهای زیادی برای دخترم قائل است از مدتی قبل مجبورم کرد برای این بچه یک خودرو بخرم. او پول بی حساب و کتاب نیز در اختیار شیرین میگذاشت و تا میخواستم حرفی بزنم میگفت: مگر دختر من از دخترخاله هایش کمتر است که....
متأسفانه منشاء همه این رفتارهای غلط تربیتی چشم و هم چشمی بود و آبرویم را سوزاند و خاکستر کرد. پدر دل شکسته آهی کشید و افزود: من که از رفت و آمدهای وقت و بی وقت دخترم به تنگ آمده بودم از مدتی قبل او را به طور نامحسوس تحت کنترل قرار دادم و متوجه شدم پاره تنم به مواد مخدر صنعتی اعتیاد پیدا کرده است.
بیشتر بخوانید: مادر جوان دختر ۲۱ ساله خود را با شال خفه کرد!
این واقعیت تلخ نگرانی عجیبی در من به وجود آورده بود و دنبال فرصتی میگشتم تا با شیرین دو کلمه حرف حساب بزنم. تا این که چند شب قبل، ساعت یک بامداد دخترم با سر و وضعی پریشان از بیرون آمد. شیرین در پاسخ به این سوال که چرا این قدر دیر به خانه آمدهای و اصلا معلوم هست چه کار میکنی؟ داد و فریاد راه انداخت و گفت: به کسی مربوط نیست.
او که حالت طبیعی نداشت و دچار توهم شده بود با این تصور که من مأمور هستم و میخواهم دستگیرش کنم ناگهان شیشه پنجره را شکست و با تیزی شیشه اقدام به خودزنی کرد. شیرین با لباسهایی آغشته به خون از خانه بیرون رفت و الان ۴۸ ساعت است که هیچ خبری از او ندارم. به هر کجا که عقلم میرسید زنگ زدم و سراغش را گرفتم، ولی هیچ فایدهای نداشت و میترسم بلایی به سر دخترم آمده باشد.
خبر های مرتبط
خبر های مرتبط