حلقه نمایندگان حاشیهساز زیر پوست بهارستان / حاشه سازی مجلس یازدهم تمامی ندارد
رویداد۲۴ به نظر میرسید هیجان دارند و چند وقتی که بگذرد از تب و تاب میافتند، اما نزدیک به ۷ ماه است که از عمر مجلس یازدهم میگذرد و هر روز سر و صدای بیشتری از درون ساختمان هرمی بهارستان به بیرون از دیوارهای بتنیاش شنیده میشود.
یک روز جنجال دناپلاس و حقوق ۲۳۰ میلیونی بر سر زبانها میافتد و روز دیگر سفرهای استانی و گشت و گذارها در اوج کرونا محل بحث و، اما و اگر بود. ماجرای طرحهای دو فوریتی و سه فوریتی هم که جای خود داشت؛ طرحهایی که سایه ابهام روی سرش حسابی سنگینی میکرد و آخرین طرح هم که قلب برجام را نشانه گرفت تا زمینه خروج این توافقنامه با همکاری شورای نگهبان کلید بخورد.
اما در اطراف این خبرهای جنجالی چند اسم بیشتر از همه به گوش میرسد و میتوان آنها را حلقه اول حاشیهآفرینان پارلمان یازدهم دانست.
سردار، خلبان و رئیس مجلس
از همان روزهایی که اسمش به عنوان کاندیدای انتخابات مجلس بر سر زبانها افتاد حواشی درباره او کم نبود و پر واضح بود که وقتی پای او به میدان بهارستان برسد و بر کرسی ریاست مجلس تکیه بزند حواشی از این هم بیشتر خواهد شد؛ پیشبینیهایی که درست از آب در آمد و علاوه بر دعواهای زیر پوستی با مصطفی میرسلیم درباره رشوه ۶۵ میلیاردی، جدالش با رقیب اصلی در انتخابات ۹۲ و ۹۶ یعنی حسن روحانی رنگ بیشتری داشت که اوج این جدال را میتوان در کنایههای میان دو رئیس قوه بر سر رعایت پروتکلهای بهداشتی و تصمیمات ستاد ملی مقابله با کرونا دانست.
قالیباف دلخوریاش از روحانی را تنها در قالب بی توجهی به تصمیمات دولت و هشدارها درباره شیوع ویروس کرونا نشان نداد و وقتی تریبون نمایندگان برای بیان تذکر باز میشد و انتقاد دیگر از جنبه نقد خارج میشدند و شکل و شمایل توهین به خود میگرفتند، ترجیج میداد سکوت اختیار کند؛ موضوعی که از سوی سیاسیون و حتی هم قطاران قالیباف نیز مورد نقد قرار گرفت و حتی این امر به عنوان یک خلا در امر مدیریت جلسات علنی یاد شد.
قصه حواشی رئیس مجلس وقتی جدیتر و معماگونه شد که حرف و حدیثها درباره او به ماجرای تصویب طرح ضد برجامی مجلس رسید و موضوع دستور پیامکی قالیباف بر برگزاری جلسه فوری به اعضای کمیسیون امنیت ملی صادر شد. قالیباف در طول چند ماه اخیر نشان داده است که قرار نیست رئیس مجلسی همراه و هماهنگ با دولت باشد و بیشتر در حال و هوای رقابت جلو میرود.
زاکانی، میدان جدید و کارهای عقب مانده
در مجلس نهم با آنکه همقطارانش کم نبودند و تیم مرکزی داشتند، اما در آن مقطع، مجلس آنقدرها هم یک رنگ و یکدست نشده بود برای همین میدانی مثل امروز برایش باز نبود. اما از ۷ خرداد ۹۹ زاکانی در نقش لیدر و راهنما برای نمایندگان جوانتر ظاهر شده است و در ماجرای اعتراض به اعتبارنامه تاجگردون و سوال از ظریف توانست به خوبی این نقش را ایفا کند.
البته او در لابیهای پشت پرده هم جدی ظاهر شد و با حرکت مهرههای خود در شطرنج پارلمان توانست کرسی ریاست مرکز پژوهشها را نیز به دست بیاورد تا از این طریق سطح تاثیرگذاریاش را افزایش دهد.
به جز جدال دو جانبه زاکانی و تاجگردون که هر دو شمشیر را برای هم از رو کشیدند و در نهایت زاکانی به لطف دوستان گرمابه و گلستان توانست نماینده گچساران را از میدان به در کند این روزها چندان بدش نمیآید به عنوان مرد پشت پرده ظاهر شود؛ درواقع ترجیح میدهد لیدری جریان تندرو مجلس را به دست بگیرد بدون آنکه خیلی در فضای مجازی و رسانهای ظاهر شود عملا اهرم تاثیرگذاری را به دست گرفته است و نمونه بارز این تاثیر گذاری را میتوان در ماجرای تصویب طرح دو فوریتی اقدام راهبردی لغو تجریمها میتوان مشاهده کرد.
نواب رئیس از مواضع تند تا چینش اعضای کمیسیون
علی نیکزاد از وزاری دولت دهم و سهمیه احمدینژادیها در هیات رئیسه مجلس بود و امیرحسین قاضیزاده هاشمی هم که سهمیه پایداری؛ دو نائب رئیسی که حرف و حدیث دربارهشان کم نیست البته هرچه قاضیزاده با توجه به سابقه حضورش در مجلس در تسلط به قوانین تا حدودی قرص و محکم پیش میرود، نیکزاد همچنان بعد از گذشت چند ماه وقتی بر صندلی ریاست مینشیند نیمنگاهی هم به اطرافیانش دارد تا او را در اداره جلسه کمک کنند و معمولا حواشی جلسات و اشتباهات هیات رئیسه در ساعتهایی که او ریاست را به عهده دارد کم نیست و اظهارات تندش از تریبون هیات رئیسه او را بر سر زبان رسانهها انداخته است.
بیشتر بخوانید: خانم نمایندهای که مثل احمدی نژاد متوهم است
جنجال از آتشبازی تا درخواست اعدام
«آتش توپخانه شما خیلی شدید است اینقدر شدید به مصلحت نیست.» این تذکری بود که رهبر انقلاب خطاب به مجتبی ذوالنور بیان کرده بودند. نمایندهای که تا پیش از انتخابات اسفند ۹۴ جانشین نماینده، ولی فقیه بود و از آن روز به بعد ردای نمایندگی به تن کرد. ذوالنوری در روزگاری که تعداد نمایندگان طیف رقیبش در مجلس به صفر نرسیده بود نطقها و مصاحبههایش خالی از جنجال نبود هرچند خودش را مردمیترین نماینده معرفی میکرد، اما گفتار و رفتارش در فضای رسانهای و مجازی دستمایه حرف و حدیث میشد مانند «ادعای اعطای ۲۵۰۰ گرین کارت آمریکا به مقامات در جریان مذاکرات برجام» موضوعی که وقتی ترامپ به آن واکنش نشان داد این نماینده قم آن را به نشانه تائید حرفش برداشت کرد.
جنجالهای ذوالنوری با آتش زدن برجام در صحن علنی مجلس به اوج خود رسید و در آخرین سال دهمین پارلمان وقتی از جایگاه رئیس کمیسیون امنیت ملی اعلام کرد وظیفهاش به زیر کشیدن رئیس جمهور است حجت را بر همه تمام کرد.
نمایندگی ذوالنوری برای چهار سال دیگر در مجلس یازدهم تمدید شد و حالا فرصت بیشتری برای میدانداری در اختیار دارد ذوالنوری که بار دیگر ریاست کمیسیون امنیت ملی را به عهده دارد همچنان بر طبل رفتارهای گذشته میکوبد و جنجالیترین اظهار نظرش مربوط به تهدید حسن روحانی به اعدام است. او در توئیتی نوشته بود: ««جناب روحانی اگر برای توجیه مذاکره با دشمن، علت صلح امام حسن بامعاویه راخواست اکثر مردم از امام ذکر میکنید! امروز اکثریت قاطع ملت ایران به کمتر از عزل و مجازات شما راضی نمیشوند؛ با منطق شما، رهبر انقلاب باید دستور دهند هزار بار شما را اعدام کنند تا دل مردم عزیز راضی شود.»
تریبونهایی برای اظهارات عجیب و غریب
"آقای نیکبین بفرمائید سر جایتان بنشینید" این تذکراتی بود که قالیباف در روز ارائه گزارش محمد جواد ظریف به مجلس آن را از تریبون هیات رئیسه چندین بارمطرح میکرد همان روزی که حواشیاش تا مدتها سوژه داغ رسانهها بود.
اما تنها داد و فریادهای محمدجواد نیکبین نماینده کاشمر در آن روز نبود که او را در لیست پرحاشیههای مجلس یازدهم قرار داد بلکه اظهارات تند و تیزش درباره دولت و شخص حسن روحانی خود حکایت مفصلی بود او حتی مدعی شده بود که " تصمیم دارد روحانی را مانند بنیصدر" عزل کند او حتی برای طرح عدم کفایت رئیس جمهور امضا جمع میکرد تا اینکه رهبری در ویدئو کنفرانسی که با نمایندگان مجلس یازدهم داشت خطاب به آنها فرمودند: «سال آخر دولتها معمولاً سال حساسی است و باید مراقبت شود که پیگیری امور به هیچ وجه سست نشود و بر همین اساس اعتقاد راسخ دارم که دولتها باید تا روز آخر وظایف خود را انجام دهند و بعد از پایان دوره قانونی خود، امانت را با ارائه صورت وضعیت، به دولت بعدی تحویل دهند.»
همین چند جمله کافی بود تا او نیز یک گام به عقب بنشیند و اعلام کند بر اساس فرمایشات رهبری فعلا استیضاح روحانی منتفی شده است.
احمد مرادی نماینده بندرعباس نیز یکی از همان نمایندگان بود که در روز تقدیم لایحه بودجه ۱۴۰۰ نطق عجیب غریبش جنجالی شد. او گفته بود: «روحانی از ترس کرونا برای بودجه در مجلس حاضر نشد، این توهین به ۸۵ میلیون ایرانی است. مطمئن باش با کرونا نمیمیری، چون مرگ در حین خدمت توفیق میخواهد. سرگذشت شهدا و حاکمان خائن به ممکلت را ببین، انتخاب هرکدام به انتخاب جنابعالی است.»
جنجال از پشت صفحات مجازی
ماشین تخریب و توهین تنها به میکروفنهای باز مجلس ختم نشد و گویا نمایندگانی که این تریبون را به اندازه کافی موثر نمیدانستند درفضای مجازی انتقادات را به قول عباس عبدی درنابخردانهترین شکلش مینوشتند. مانند علی اصغر عنابستانی که درتوئیترش نوشت: «جناب رئیس جمهور! دهان دریدگی شما را در انواع فحشها که نثار منتقدین کرده اید دیده ایم و فرومایگی تان را در نسبت ناروا به ائمه اطهار برای نیل به مطامع سیاسی تجربه کرده ایم! به جای بسیج یک لشگر برای پاسخ به نماینده ملت و طرح شکایت از اوقدری به فکر ملت باش که طاقتشان طاق شده است.»
عنابستانی در توئیت دیگری نوشته بود: «او آنقدر وقیح است که ملت خویش را به مسخره گرفته است! کشور به حال خود رها شده و مردم در تامین مایحتاج خویش درمانده اند و زیر خط فقر درست و پا میزنند. رئیس جمهور در بند حفظ خفط ریش خویش است! اف بر تو باد که ملتی را شرمنده کرده ای.»
اردشیر مطهری نیز در روز رای اعتماد به وزیر صمت و در انتقاد از عدم حضور روحانی در صحن علنی مجلس گفت: «آقای رئیس جمهور که خودت را مخفی کردی آیا میدانی مردم میگویند خدا روحانی را لعنت کند؟ چرا وزیری پیشنهاد شده است که دو دهه در خارج از کشور زندگی میکرده است.»
احمد نادری نماینده تهران که در همان روزهای ابتدایی مجلس تهدید شدنش به مرگ از سوی حامیان تاجگردون را مطرح کرده بود از جمله نمایندگانی است که در پشت صفخات مجازیاش ظهور و بروز بیشتری دارد مانند همین توئیتی که چندی پیش درباره حضور طالبان در سفارت ایران مطرح کرده بود و آن را به فال نیک گرفته بود. او نوشته بود: «طالبان یکی ازجنبشهای اصیل منطقه و با زمینه قوم پشتون است. حضور در سفارت ج. ا در دوحه رابایستی به فال نیک گرفت. همکاری با آنان میتواند به گسترش ثبات درجامعه افغانستان وجلوگیری ازنفوذ گروههایی همچون داعش منجر شود. نباید دردام بازنماییهای اشتباه رسانههای آمریکایی ازآنان بیفتیم.»
خضریان و کارآموزی در کنار زاکانی
علی خضریان عضو شورای مرکزی جبهه پایداری از جدیدالورودهای مجلس یازدهم است که از همان ابتدای کار، قدم به قدم با زاکانی به پیش رفت و تلاش کرد تا در حواشی چیزی کمتر از اعضای این جبهه در مجالس قبلی و فعلی نداشته باشد. تذکرهای پیدرپیاش در هر جلسه علنی به اندازه کافی جلب توجه کرده بود برای همین در تجمعهای مقابل هیات رئیسه در اعتراض به دولت و کابینه حضور پررنگ داشته باشد.
البته او به جز قیل و قالهای درون صحن در جبهه مجازی نیز آماده به خدمت است و حضوری پررنگ دارد. روزهایی که تازه ردای نمایندگی به تن کرده بود با شعار شفافیت از رایی که به گلدان انداخته بود رونمایی میکرد مانند رای به قالیباف یا رای به رد اعتبارنامه تاجگردون. اما همه توییتهای او از این دست نبود بلکه نوک پیکان توئیتهایش را به جز دولت به سمت اهالی جناح رقیب هم نشانه رفت تا آنها را هم بینصیب نگذارد و نمونه بارز آن توئیتش درباره «سعید حجاریان» تئوریسین اصلاحطلب بود.
او مدعی شد که پشت پرده واردات گندم سعید حجاریان است. هرچند این ادعاهای نماینده تهران با واکنشهای مختلفی از سوی دولت مواجه شد، اما او باز هم از تریبون توئیترش اصرار بر داشت که آنچه گفته است حقیقت دارد؛ جنجالهای این نماینده آنقدر ادامه پیدا کرد که کار به شکایت رسید و وکیل محسن حجاریان (پسر سعید حجاریان) از شکایت موکل خود از علی خضریان، نماینده تهران در مجلس یازدهم به دلیل انتشار مطالب خلاف واقعیت خبر داد.
البته ماجرای سفر او به مشهد با عنوان بررسی وضعیت فقرا با خرج شهردار مشهد و به صورت خانوادگی از جنجالهای دیگری بود که دامن این نماینده تهران را هم گرفت.
به نظر میرسد مجلس یازدهم مجلسی آرام و بی حاشیه نخواهد بود، حتی بعد از پایان عمر دولت روحانی.