چند و چون طلاق عاطفی
یک روانشناس و مشاور خانواده معتقد است انتخاب اشتباه، انتخاب در شرایط قدیمی و متفاوت و آسیبزا بودن کل سیستم اجتماعی از دلایل طلاق عاطفی میان اقشار تحصیلکردهاست.
رویداد۲۴- یک روانشناس و مشاور خانواده معتقد است انتخاب اشتباه، انتخاب در شرایط
قدیمی و متفاوت و آسیبزا بودن کل سیستم اجتماعی از دلایل طلاق عاطفی میان
اقشار تحصیلکردهاست.
مهدی ملکمحمد در ابتدا به آمار بیشتربودنِ سهبرابری طلاق عاطفی میان تحصیلکردهها اشاره کرد و گفت: در مورد این آمار مانند هر آمار دیگری در حوزه آسیبها نمیتوان به طور قطعی بالا بودنِ آمار طلاق عاطفی را در میان افراد تحصیلکرده تایید یا تکذیب کرد.
به گفته او با این حال آمارهایی هم برای بهترکردن وضعیت آماری در تحلیل مسائل اجتماعی وجود دارد؛ برای مثال دادگاهها فضاهای خوبی برای دستیابی به آماری نسبی مربوط به خانواده هستند.
وی همچنین تاکید کرد: اگر آماری که مسئولان درباره افزایش طلاق عاطفی در میان تحصیلکردهها دادهاند بر این اساس باشد قابل استناد و تامل است.
این روانشناس همچنین با اشاره به اینکه نکتهای که بسیاری از مسئولان به آن بیتوجه هستند، این است که وقتی از جامعه سخن میگوییم باید آن را بهمثابه یک سیستم ببینیم، گفت: منظور از سیستم اینست که اگر بخشی از جامعه دچار مشکل شو بخشهای دیگر آن نیز میشوند.
عضو انجمن روانشناسی ایران درمورد آمار توضیح داد: در سالهای اخیر مشکلات متعددی در زمینه مسائل اجتماعی و خانوادگی در جامعه ایرانی داشتهایم؛ که طلاق عاطفی تنها یکی از آنهاست. هرچند بسیاری این موضوع را آسیبی جدی تلقی نمیکنند اما طلاق عاطفی حتی از طلاق رسمی نیز میتواند مشکلسازتر باشد.
وی ادامه داد: فارغ از آمار، چون آمار درست را نداریم، چندین آماری هستند که میتوانند طلاق عاطفی میان زوجهای تحصیلکرده را سبب شوند.
ملکمحمد به عامل اول موثر در طلاق عاطفی یعنی شرایط انتخاب همسر اشاره کرده و توضیح داد: در واکاوی اولین عامل باید به شرایط انتخاب همسر اشاره کرد. بخشی از این طبقه تحصیلکرده هنگامیکه دست به انتخاب همسر زده بود در رتبه علمی بالایی نبود؛ مانند خانم یا آقایی که در زمان تشکیل زندگی لیسانس داشته یا دانشجوی پزشکی بوده، اما حالا دکترا دارد یا یک پزشک قهار است.
وی گفت: شرایط جدید فرد دیگر انتخاب قدیمی او را برنمیتابد. فرد حالا با گذر زمان در موقعیتی قرار گرفته که انتظارات از او و همچنین انتظارات او از جایگاهش تفاوت کردهاست.
این مشاور خانواده ادامه داد: او حالا احساس میکند که همسرش نمیتواند حرف او را درک کند و دوباره شروع به گرایش به دیگر افراد میکند؛ یعنی روابط فرازناشویی. آنهم با کسانی که احساس میکند در موقعیت فعلی به او نزدیکترند؛ افرادی در فضاهای کاری یا دانشگاهی.
به گفته او دلیل دیگر را باید در انتخاب نامناسب همسر فارغ از شرایط موجود بررسی کرد. بیشترین نوع انتخاب همسر به شیوه مدرن در میان دانشگاهیان و افراد تحصیلکرده وجود داشتهاست.
وی با اشارهای به نحوه ازدواج در گذشته و حالا تاکید کرد: پیش از افزایش تعداد افرادِ تحصیلکرده در جامعه انتخابهای سنتی در ازدواج مقدمتر بود. در آن نوع از ازدواج پیشینه و رزومه فرد به واسطه شناخت خانوادگی و خویشاوندی روشن بود.
اما به اعتقاد این روانشناس ازدواجهای مدرن در جامعه ما به دلیل شناختِ کم آسیبهایی به همراه داشتهاست و افراد در این ازدواجها از آنجایی که تحصیلکرده نیز هستند تن به مشاوره واقعی نمیدهند چون به نظرشان انتخاب درستی داشتهاند.
دلیل سوم از دیدگاه این روانشنای اتفاقی است که تنها شامل افراد تحصیلکرده نمیشود. او ادامه داد: از آنجایی که هر جزئی از جامعه بر روی جزء دیگر آن تاثیر میگذارد، جامعهای که دچار درماندگی شده روی زندگی افراد هم تاثیر میگذارد.
وی با اشاره به اینکه افراد درگیر مشکلات متعدد اجتماعی و اقتصادی هستند بر به وجود آمدن استرس در آنها اشاره کرد و گفت این اتفاق روابط فردی را تحت تاثیر قرار خواهد داد.
ملکمحمد در ادامه اظهار کرد: تنها کافیست سری به اخبار سال جاری بزنید تا متوجه شوید که تعداد اخبار منفیِ اجتماعی نسبت به اخبار مثبت به مراتب بیشتر بود؛ اخباری که روحیه افراد را تحت تاثیر قرار داده است.
این روانشناس همچنین گفت: درنتیجه این شرایط، جامعه ایران درنتیجه استرسها و درماندگیهایش دچار نوعی بیقیدی به اخلاق شدهاست. درحالی که اخلاق میتواند بهمثابه امری بازدارنده برای رفتارهای نابههنجار باشد.
این مشاور خانواده همچنین به نقش اخلاق در خانواده اشاره کرده و گفت: اخلاق برای جامعه ابزاری نگهدارنده است، اما اگر یک جامعه آینده خوبی برای خودش متصور نباشد، کار اخلاق برای اینکه جامعه را به خود ملتزم کند سخت خواهد بود.
روابط فرا زناشویی
مهدی ملک محمد در ادامه به دلایل تشکیل روابط زناشویی اشاره کرد.
او در اینباره توضیح داد: وقتی فردی وارد یک رابطه فرا زناشویی میشود به این معناست که او در رابطه با همسرش سودهای کمتری نسبت به رابطه فرا زناشویی کسب میکند و زیانهای کمتری میبیند؛ مثلا در آن رابطه تنش کمتری را تجربه خواهد کرد و لذت بیشتری خواهد برد.
وی همچنین در پاسخ به این سئوال که"نقش اخلاق در این میان کجاست"؟ گفت: فرد وارد شده به چنین ارتباطی با خودش میگوید هرچقدر هم اصول اخلاقی برایم مهم باشد زیانهای رابطه زناشویی به مراتب بیشتر است.
این کارشناس درنهایت نتیجه گرفت که بنابراین اخلاق به تنهایی نمیتواند نگهدارنده باشد. نگاه به آینده بد در یک رابطه زناشویی خود نقش مهمی دارد.
وی در پاسخ به اینکه چرا سود و زیان در روابط زناشویی اهمیت پیدا کرده، به انتخاب همسر، شرایط انتخاب آن و همچنین آموزشهایی برمیگردد که افراد در جامعه ما ندیدهاند اشاره کرد.
شناخت حلقه مفقوده
ملکمحمد دراین باره گفت: اگر گفتم ازدواج سنتی برپایه شناخت بیشتری انجام میشده، به این معنا نیست که بخواهم بر ارجحیت ازدواج در آن سبک تاکید کند.
وی ادامه داد: کلیدواژهای که در این میان وجود دارد "شناخت" است؛ در هر نوع ازدواجی عدم شناخت مشکلآفرین است.
به اعتقاد این روانشناس اشکال ازدواجهای مدرن در جامعه ما کمبود همین شناخت است؛ این ازدواج خوب و تنها راه برای جامعه امروز است به شرط آنکه افراد به شناخت و نظر مشاوره ملتزم باشند.
وی همچنین با اشاره به تشریفاتی شدن رفتن به مشاوره پیش از ازدواج گفت: کمااینکه ما بارها دیدهایم افرادی که به مشاوره ازدواج میروند کارت عروسیاشان را هم پخش کردهاند، برای آنها مشاوره یک تشریفات محسوب میشود.
مهدی ملکمحمد در انتها گفت: درنهایت اینکه باز هم جای خالی آموزش احساس میشود، افراد تحصیلکرده نیز از این قاعده مستثنی نیستند؛ آنها هم در دوران مدرسه هیچ آموزشی برای ازدواج و شناخت مرد یا زن به عنوان یک جنس ندیدهاند و این چندان دور از ذهن نیست که روابط فرازناشویی از دل ازدواجها سر برآورند.
*فرارو
مهدی ملکمحمد در ابتدا به آمار بیشتربودنِ سهبرابری طلاق عاطفی میان تحصیلکردهها اشاره کرد و گفت: در مورد این آمار مانند هر آمار دیگری در حوزه آسیبها نمیتوان به طور قطعی بالا بودنِ آمار طلاق عاطفی را در میان افراد تحصیلکرده تایید یا تکذیب کرد.
به گفته او با این حال آمارهایی هم برای بهترکردن وضعیت آماری در تحلیل مسائل اجتماعی وجود دارد؛ برای مثال دادگاهها فضاهای خوبی برای دستیابی به آماری نسبی مربوط به خانواده هستند.
وی همچنین تاکید کرد: اگر آماری که مسئولان درباره افزایش طلاق عاطفی در میان تحصیلکردهها دادهاند بر این اساس باشد قابل استناد و تامل است.
این روانشناس همچنین با اشاره به اینکه نکتهای که بسیاری از مسئولان به آن بیتوجه هستند، این است که وقتی از جامعه سخن میگوییم باید آن را بهمثابه یک سیستم ببینیم، گفت: منظور از سیستم اینست که اگر بخشی از جامعه دچار مشکل شو بخشهای دیگر آن نیز میشوند.
عضو انجمن روانشناسی ایران درمورد آمار توضیح داد: در سالهای اخیر مشکلات متعددی در زمینه مسائل اجتماعی و خانوادگی در جامعه ایرانی داشتهایم؛ که طلاق عاطفی تنها یکی از آنهاست. هرچند بسیاری این موضوع را آسیبی جدی تلقی نمیکنند اما طلاق عاطفی حتی از طلاق رسمی نیز میتواند مشکلسازتر باشد.
وی ادامه داد: فارغ از آمار، چون آمار درست را نداریم، چندین آماری هستند که میتوانند طلاق عاطفی میان زوجهای تحصیلکرده را سبب شوند.
ملکمحمد به عامل اول موثر در طلاق عاطفی یعنی شرایط انتخاب همسر اشاره کرده و توضیح داد: در واکاوی اولین عامل باید به شرایط انتخاب همسر اشاره کرد. بخشی از این طبقه تحصیلکرده هنگامیکه دست به انتخاب همسر زده بود در رتبه علمی بالایی نبود؛ مانند خانم یا آقایی که در زمان تشکیل زندگی لیسانس داشته یا دانشجوی پزشکی بوده، اما حالا دکترا دارد یا یک پزشک قهار است.
وی گفت: شرایط جدید فرد دیگر انتخاب قدیمی او را برنمیتابد. فرد حالا با گذر زمان در موقعیتی قرار گرفته که انتظارات از او و همچنین انتظارات او از جایگاهش تفاوت کردهاست.
این مشاور خانواده ادامه داد: او حالا احساس میکند که همسرش نمیتواند حرف او را درک کند و دوباره شروع به گرایش به دیگر افراد میکند؛ یعنی روابط فرازناشویی. آنهم با کسانی که احساس میکند در موقعیت فعلی به او نزدیکترند؛ افرادی در فضاهای کاری یا دانشگاهی.
به گفته او دلیل دیگر را باید در انتخاب نامناسب همسر فارغ از شرایط موجود بررسی کرد. بیشترین نوع انتخاب همسر به شیوه مدرن در میان دانشگاهیان و افراد تحصیلکرده وجود داشتهاست.
وی با اشارهای به نحوه ازدواج در گذشته و حالا تاکید کرد: پیش از افزایش تعداد افرادِ تحصیلکرده در جامعه انتخابهای سنتی در ازدواج مقدمتر بود. در آن نوع از ازدواج پیشینه و رزومه فرد به واسطه شناخت خانوادگی و خویشاوندی روشن بود.
اما به اعتقاد این روانشناس ازدواجهای مدرن در جامعه ما به دلیل شناختِ کم آسیبهایی به همراه داشتهاست و افراد در این ازدواجها از آنجایی که تحصیلکرده نیز هستند تن به مشاوره واقعی نمیدهند چون به نظرشان انتخاب درستی داشتهاند.
دلیل سوم از دیدگاه این روانشنای اتفاقی است که تنها شامل افراد تحصیلکرده نمیشود. او ادامه داد: از آنجایی که هر جزئی از جامعه بر روی جزء دیگر آن تاثیر میگذارد، جامعهای که دچار درماندگی شده روی زندگی افراد هم تاثیر میگذارد.
وی با اشاره به اینکه افراد درگیر مشکلات متعدد اجتماعی و اقتصادی هستند بر به وجود آمدن استرس در آنها اشاره کرد و گفت این اتفاق روابط فردی را تحت تاثیر قرار خواهد داد.
ملکمحمد در ادامه اظهار کرد: تنها کافیست سری به اخبار سال جاری بزنید تا متوجه شوید که تعداد اخبار منفیِ اجتماعی نسبت به اخبار مثبت به مراتب بیشتر بود؛ اخباری که روحیه افراد را تحت تاثیر قرار داده است.
این روانشناس همچنین گفت: درنتیجه این شرایط، جامعه ایران درنتیجه استرسها و درماندگیهایش دچار نوعی بیقیدی به اخلاق شدهاست. درحالی که اخلاق میتواند بهمثابه امری بازدارنده برای رفتارهای نابههنجار باشد.
این مشاور خانواده همچنین به نقش اخلاق در خانواده اشاره کرده و گفت: اخلاق برای جامعه ابزاری نگهدارنده است، اما اگر یک جامعه آینده خوبی برای خودش متصور نباشد، کار اخلاق برای اینکه جامعه را به خود ملتزم کند سخت خواهد بود.
روابط فرا زناشویی
مهدی ملک محمد در ادامه به دلایل تشکیل روابط زناشویی اشاره کرد.
او در اینباره توضیح داد: وقتی فردی وارد یک رابطه فرا زناشویی میشود به این معناست که او در رابطه با همسرش سودهای کمتری نسبت به رابطه فرا زناشویی کسب میکند و زیانهای کمتری میبیند؛ مثلا در آن رابطه تنش کمتری را تجربه خواهد کرد و لذت بیشتری خواهد برد.
وی همچنین در پاسخ به این سئوال که"نقش اخلاق در این میان کجاست"؟ گفت: فرد وارد شده به چنین ارتباطی با خودش میگوید هرچقدر هم اصول اخلاقی برایم مهم باشد زیانهای رابطه زناشویی به مراتب بیشتر است.
این کارشناس درنهایت نتیجه گرفت که بنابراین اخلاق به تنهایی نمیتواند نگهدارنده باشد. نگاه به آینده بد در یک رابطه زناشویی خود نقش مهمی دارد.
وی در پاسخ به اینکه چرا سود و زیان در روابط زناشویی اهمیت پیدا کرده، به انتخاب همسر، شرایط انتخاب آن و همچنین آموزشهایی برمیگردد که افراد در جامعه ما ندیدهاند اشاره کرد.
شناخت حلقه مفقوده
ملکمحمد دراین باره گفت: اگر گفتم ازدواج سنتی برپایه شناخت بیشتری انجام میشده، به این معنا نیست که بخواهم بر ارجحیت ازدواج در آن سبک تاکید کند.
وی ادامه داد: کلیدواژهای که در این میان وجود دارد "شناخت" است؛ در هر نوع ازدواجی عدم شناخت مشکلآفرین است.
به اعتقاد این روانشناس اشکال ازدواجهای مدرن در جامعه ما کمبود همین شناخت است؛ این ازدواج خوب و تنها راه برای جامعه امروز است به شرط آنکه افراد به شناخت و نظر مشاوره ملتزم باشند.
وی همچنین با اشاره به تشریفاتی شدن رفتن به مشاوره پیش از ازدواج گفت: کمااینکه ما بارها دیدهایم افرادی که به مشاوره ازدواج میروند کارت عروسیاشان را هم پخش کردهاند، برای آنها مشاوره یک تشریفات محسوب میشود.
مهدی ملکمحمد در انتها گفت: درنهایت اینکه باز هم جای خالی آموزش احساس میشود، افراد تحصیلکرده نیز از این قاعده مستثنی نیستند؛ آنها هم در دوران مدرسه هیچ آموزشی برای ازدواج و شناخت مرد یا زن به عنوان یک جنس ندیدهاند و این چندان دور از ذهن نیست که روابط فرازناشویی از دل ازدواجها سر برآورند.
*فرارو