برجام؛زمینه ساز اقدام و عمل در جهت تحقق اقتصاد مقاومتی

پس از موفقیت مذاکرات هسته ای و به فرجام رسیدن برجام، شرایط دستیابی به اهداف متصور در سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی فراهم شده است و می توان با یک برنامه ریزی منسجم و یک مدیریت کارآمد، از به وجود آمدن شرایط تحریمی سابق در آینده، جلوگیری کرد.

اگر برنامه توسعه چهارم در سالهای 1384 تا 1389 اجرایی می شد و مسوولان دولت، به اقدامات دلبخواهی دست نمی زدند، اگر هنگامی که رئیس دولت نهم، اعلام کرد که برنامه چهارم را قبول ندارد، با برخورد قضایی روبرو می شد، اگر هنگامی که بیش از پنجاه اقتصاد دان به رئیس دولت نهم، انتقاد کرده و تذکر دادند که "این ره که تو می روی به ترکستان است" و او با بی احترامی برخورد کرد مسوولان نظام با او برخورد می کردند و به او می گفتند که منتقدان هم حرف های خوبی برای گفتن دارند، اگر روزی که گزارش برنامه چهارم منتشر شد و پیشرفت بیست درصدی برنامه را نشان می داد با رئیس متخلف دولت، برخورد می شد و نهایتا اگر برنامه چهارم و اهداف آن؛ یعنی بی نیاز شدن کشور از صادرات نفت و بسیاری اهداف دیگر محقق می شد شاید هیچگاه نیازمند آن نبودیم که سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی تصویب شود.

هنگامی که کشورمان، دوران سخت حکومت احمدی نژاد و تلف شدن سرمایه های فراوان اجتماعی و اقتصادی را تجربه کرده است، هنگامیکه کشورمان، فرصت های فراوان بین المللی و سرمایه گذاری را از دست داده است، هنگامیکه با پرونده کشورمان در ذیل ماده 41 فصل هفتم منشور سازمان ملل برخورد شده و دچار قطعنامه شده است، هنگامی که کشورمان دچار تحریم های فلج کننده شده است، هنگامیکه کشورمان را به عنوان خطر برای جهان شناخته اند،هنگامی که کشورمان فرصت های صادرات و واردات کالا، نقل و انتقال پول، انتقال تکنولوژی، فروش نفت و ..  را از دست داده است و بسیاری معضلات دیگر، مسلما اجرای سیاست های اقتصاد مقاومتی نیازمند ایجاد فضای جدید و مناسبی است که بتوان با برنامه ریزی صحیح، از دچار شدن اقتصاد کشور در وضع نامطلوب سالهای اخیر جلوگیری کرد و این فضا را برجام، فراهم کرده است.

اگر به سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی مراجعه کنیم مشاهده می کنیم که اجرایی شدن این سیاست ها، منوط به برجام و اجرایی شدن آن است.



اگر بناست کلیه امکانات و منابع مالی و سرمایه های کشور فعال سازی شود پس باید منابع بلوکه شده بازگردد، پس باید امکان انتقال منابع مالی فراهم شود، پس باید پول های حاصل از فروش نفت و صادرات کالا بازگردد.

اگر بناست سهم توليد و صادرات محصولات و خدمات دانش‌بنيان افزایش یابد پس باید امکان ارتباط با کشورهای نیازمند به کالا و خدمات، فراهم شود، پس باید با فراهم شدن مواد اولیه، تولیدات متنوع، صورت پذیرد، پس باید درآمد حاصل از فروش محصولات و خدمات به کشور، سرازیر شود.

اگر بناست شاخص های عدالت اجتماعی، ارتقا یابد پس باید اقتصاد کشور، از حالت اقتصاد تحریمی که یکی از فاسدترین اقتصادهای موجود است به حالت اقتصاد پویا و در حال ارتباط با جهان تبدیل شود تا کاسبی های تحریم و فساد های برآمده از کانال های رانتی کاهش یابد و ثروت، به نحو صحیح تری توزیع گردد و عدالت، گسترده شود.

اگر بناست تنوع در مبادي تأمين كالاهاي وارداتي ایجاد شود تا وابستگي به كشورهاي محدود و خاص، کاهش یابد پس باید خطر بین المللی ایران و ایران هراسی،کاهش یابد، پس باید تحریم های بین المللی لغو شود، پس باید کشورها از ارتباط با ایران، واهمه نداشته باشند، پس باید دلالی و کاسبی غیر متعارف در مبادی تامین کالاها از بین برود.

اگر بناست ثبات در اقتصاد ملي ایجاد شود و کشور، از نوسانات و هیجانات در امان باشد پس باید برنامه ریزی صحیح برای فضای جدید انجام شود و صندوق ذخیره ارزی؛ به عنوان پشتوانه ای قابل اتکا، دارای منابع مالی باشد و سرمایه های کشور، صرف پرداخت قیمت های چند برابر برای خرید کالا نشود.



اگر بناست حمايت همه جانبه‌ هدفمند از صادرات كالاها و خدمات صورت پذیرد، اگر بناست سرمايه گذاري خارجي براي صادرات تشویق شود، اگر بناست پيوند‌هاي اقتصادي با كشورهابه ويژه با كشورهاي منطقه متنوع شود، اگر بناست از ساز و كار مبادلات تهاتري براي تسهيل مبادلات استفاده شود، اگر بناست سهم ايران در بازارهاي هدف به صورت پایدار، گسترش یابد،اگر بناست حوزه عمل مناطق آزاد و ويژه اقتصادي كشور به منظور انتقال فناوري‌هاي پيشرفته، گسترش و تسهيل توليد، صادرات كالا و خدمات و تأمين نيازهاي ضروري و منابع مالي از خارج توسعه یابد،اگر بناست پيوندهاي راهبردي وگسترش همكاري و مشاركت با كشورهاي منطقه و جهان بويژه همسايگان توسعه یابد، اگر بناست از ديپلماسي در جهت حمايت از هدف‌هاي اقتصادی استفاده شود، اگر بناست از ظرفيت‌هاي سازمان‌هاي بين‌المللي و منطقه‌ای استفاده شود، اگر بناست در مسیر صادرات نفت و گاز، مشتريان راهبردي انتخاب کرد، در روش‌هاي فروش، تنوع ایجاد کرد، بخش خصوصي را در فروش مشارکت داد، صادرات گاز، برق، پتروشیمی و فراورده های نفتی را افزایش داد، بر بازار جهانی نفت و گاز، اثرگذاری کرد، بر حفظ و توسعه ظرفيت‌هاي توليد نفت وگاز، بويژه در ميادين مشترك تاکید کرد، اگر بناست سهم صندوق توسعه ملي از منابع حاصل از صادرات نفت وگاز به صورت سالانه، افزایش یابد، اگر بناست از اقدامات، فعاليت‌ها و زمينه‌هاي فسادزا در حوزه‌هاي پولي، تجاري، ارزي و ... جلوگیری شود و بسیاری موارد دیگر که در سیاست های اقتصاد مقاومتی، ذکر شده است پس باید برجامی به وجود می آمد تا شرایط انجام چنین اقداماتی فراهم شود.
اگر برجام به فرجام نمی رسید امکان پیاده سازی اقتصاد مقاومتی فراهم نمی شد و لذا سال 95، سال اقدام و عمل در زمینه اقتصاد مقاومتی است چراکه برجام، این موقعیت را فراهم کرده است.