فعالیت اولین هواپیمای مسافربری در ایران در دوه رضاشاه پهلوی
رویداد۲۴ علیرضا نجفی: از زمان اختراع هواپیما توسط برادران رایت تا ورود اولین هواپیما به ایران حدوداً ۱۰ سال سپری شد. دی ماه ۱۲۹۲نخستین هواپیما در آسمان تهران دیده شد. اولین هواپیمایی که وارد ایران شد یک بلریو ۱۱ بود که از طریق کشتی به بندر انزلی انتقال داده شد. دولت قاجاریه چند بار به دولتهای غربی از جمله بریتانیا درخواست خرید هواپیما داده بود، ولی آنها نپذیرفته بودند.
اما با روی کار آمدن رضاشاه و نوسازی کشور، ایران توانست قراردادهایی با شرکتهای اروپایی منعقد کند. رضاخان ابتدا شش فروند هواپیما از فرانسه خریداری کرد که توسط امان الله جهانبانی به ایران آورده شدند. سپس دو فروند از روسیه تزاری خرید و نهایتا با یک کمپانی آلمانی قرارداد بست. کمپانی آلمانی یونکرس نخستین شرکت هواپیمایی در ایران بود.
در ۲۰ بهمن ماه ۱۳۰۴ شمسی با تصویب قانون حق انحصاری هوانوردی در ایران و اعطای آن به شرکت یونکرس آلمانی بنا شد که این شرکت یک ماه پس از تصویب این قانون پروازهایی را، از و به شهرهای مختلف ایران دایر کند. پنج تا شش هواپیمای شرکت یونکرس در خطوط تهران به بندر پهلوی، تهران به بوشهر و تهران به قصر شیرین فعالیت میکردند. فعالیت این هواپیماها عبارت بود از مسافربری و خدمات پستی. آشیانه هواپیماها نیز دوشان تپه تهران بود و تعدادی از متخصصین آلمانی مسئول بررسیهای فنی آن بودند.
بیشتر بخوانید: تاریخ راه آهن ایران / بزرگترین پروژه تاریخ معاصر ایران که با مالیات مردم به سرانجام رسید
به گزارش رویداد۲۴ شرکت یونکراس یک سال پیش از انعقاد قرار داد به ایران آمد و اولین پرواز خود را به صورت آزمایشی در تهران انجام داد. علی اصغر حکمت که شاهد این پرواز بود مشاهدات خود از این نخستین پرواز خطوط هوایی در ایران را چنین شرح میدهد: «اولین بار در اواخر سال ۱۳۰۳ کمپانی یونکرس اجازه گرفت که سرویسهای منظمی در برنامههای هفتگی در خطوط بوشهر- اصفهان- تهران- کرمانشاه و بغداد دائر نماید و مردم ایران باین وسیله جدید اندک آشنا شدند. نگارنده این یادداشت خاطرهای که ازین پرواز دارم فراموش نمیکنم- عصر روز ۲۹ اسفند ۱۳۰۴ شب عید نوروز برای نخستین بار در عمر خود با طیاره یونکرس پرواز نموده از تهران به بندر پهلوی رفتم با مرحوم عبدااله بهرامی معاون وزارت معارف در این مسافرت همداستان شدیم و از بیم منع و مخالفت کسان و آشنایان بطور محرمانه بدون اطلاع حرکت کردیم خط سیر پرواز ما عبور از صحراهای قزوین و کوههای البرز و دشت سرسبز گیلان و سیر و تفرج بر روی مرداب پهلوی بود که در دو ساعت انجام گرفت همه جا از مشاهده جمال زیبای طبیعت خاطر ما پر از بهجت و حیرت بود. هنگامی که طیاره ما به نقطه آخر سیر خود یعنی چمن سرسبز شرق بندر غازیان ایستاد و ما فرود آمدیم جماعت کثیری از اهالی محل باستقبال و تماشاگر آمده بودند ناگهان یکی از تماشائیان که مردی موقر با ظاهر آراسته بود بسوی من آمده با لهجهای پر از تاسف و شفقت بمن عتاب کرد و گفتای جوان چرا جان خود را بخطر انداختهای و بر این کشکول عزرائیل سوار شدهای مگر از عمر خود سیر شدی! این نمونهای بود از افکار عمومی نسبت به هواپیمائی.»
مردم ایران که تا آن زمان هواپیما ندیده بودند آن را چیزی در ردیف موجودات ماورایی میدانستند. تا سالها نیز این ترس از پرنده ناشناخته در گوشه و کنار ایران باقی ماند و به تدریج در دهه بیست طیاره نام گرفت.